IMG 20251115 205029 483 1024x529 1
خبرگزاری آگاه دیدگاه سیاست

بیعت اجباری ۲۶۰۰ عالم؛ فشار ایدئولوژیک بدون مشروعیت واقعی

نویسنده : سید حسن موسوی

طالبان اخیراً کتابی منتشر کرده‌اند که شامل بیعت ۲۶۰۰ عالم دینی و استاد دانشگاه با ملا هبت‌الله است. این اقدام از نگاه طالبان نمادی از مشروعیت و حمایت گسترده روحانیون و دانشگاهیان جلوه داده می‌شود؛ اما وقتی کمی دقیق‌تر نگاه کنیم، این تصویر شفاف و واقعی نیست. اکثریت این بیعت‌ها نه بر پایه اراده آزاد و انتخاب عقلانی، بلکه بر اساس فشار، تهدید، وعده منصب یا منافع شخصی انجام شده‌اند. بنابراین، این «پشتیبانی» عملاً مشروعیت مستقل، اجتماعی یا فکری ندارد و بیشتر نماد یک نمایش سیاسی است تا اجماع واقعی.

کنفرانس چهار روزه دانشگاه قندهار، جایی که این بیعت‌ها ثبت شده‌اند، به هیچ وجه نمایانگر حمایت داوطلبانه و آزادانه علما و استادان نیست. بسیاری از شرکت‌کنندگان با ترس از پیگرد، تهدیدهای امنیتی یا وعده‌های مقام و امتیاز بیعت کرده‌اند. این واقعیت، ماهیت اجباری و نمایشی این اقدام را آشکار می‌کند: بیعت‌ها بیشتر «ابزار مشروعیت‌سازی» برای طالبان هستند تا تجلی پشتیبانی واقعی جامعه علمی و مذهبی.

همزمان با انتشار این کتاب، طالبان صدها عنوان کتاب علمی و آموزشی را در دانشگاه‌ها ممنوع کرده‌اند. این اقدام نشان‌دهنده سیاستی هدفمند برای کنترل فکر و اندیشه مستقل است؛ سیاستی که مشروعیت‌سازی را به زور و اجبار متکی می‌کند و آزادی فکری و پژوهشی دانشگاهیان را سرکوب می‌کند. بنابراین حتی اگر بیعت‌ها به صورت رسمی منتشر شوند، نمی‌توان آنها را به عنوان حمایت واقعی علما و استادان تعبیر کرد؛ این بیعت‌ها نه مشروعیت علمی ایجاد می‌کنند و نه مشروعیت اجتماعی.

پیامد این سیاست برای جامعه علمی و نسل جوان افغانستان بسیار واضح است. دانشگاه‌ها و مراکز علمی به جای آنکه مکانی برای رشد آزاد اندیشه باشند، به ابزار تبلیغاتی و سیاسی حکومت تبدیل شده‌اند. اعتماد به نهادهای آموزشی کاهش می‌یابد و روشنفکران و پژوهشگران مستقل در معرض فشار و تهدید قرار می‌گیرند. با این حال، این فشارها نتوانسته و نخواهند توانست مشروعیت فکری طالبان را تقویت کنند؛ نسل جوان به خوبی می‌فهمد که این بیعت‌ها ناشی از زور و فشار هستند و نه اعتقاد واقعی.

نمونه‌های میدانی نیز این واقعیت را تأیید می‌کنند: استادانی که در پشت پرده با طالبان مخالفت می‌کنند، بارها تهدید شده‌اند، برخی مجبور به سکوت شده و برخی دیگر از دانشگاه‌ها اخراج شده‌اند. در چنین فضایی، بیعت‌های منتشر شده بیشتر شبیه عکسی از صحنه‌ای اجباری است تا یک اجماع واقعی و فکری.

پیامد بلندمدت این سیاست برای جامعه افغانستان می‌تواند بسیار خطرناک باشد. سرکوب اندیشه مستقل، فشار بر دانشگاهیان و تحمیل ایدئولوژی، نه تنها اعتماد به علم و دین را تخریب می‌کند، بلکه نسل آینده را از فرصت یادگیری، پژوهش و توسعه فکری محروم می‌سازد. وقتی بیعت‌ها اجباری و نمایش‌گونه باشند، جامعه علمی و دانشگاهی نیز به ابزار مشروعیت ظاهری تبدیل می‌شود و امکان نقد، ابتکار و تحول از بین می‌رود.

با این حال، واقعیت روشن است: این اقدامات، هرچقدر هم نمایشی باشند، قدرتمند نیستند. جامعه دانشگاهی و نسل جوان افغانستان، با آگاهی از شرایط واقعی، می‌تواند این فشارها را بی‌اثر کند. مشروعیت واقعی نه از اجباری کردن بیعت و ممنوعیت کتاب‌ها، بلکه از آزادی اندیشه، نقد علمی و تعامل آگاهانه با دانش و دین حاصل می‌شود.

در نهایت، انتشار این کتاب و نمایش بیعت‌های اجباری بیش از هر چیز، پیامی نمایشی و پوچ دارد. طالبان می‌کوشند ضعف مشروعیت فکری خود را با زور و فشار بپوشانند، اما جامعه علمی و دانشگاهی افغانستان، که سال‌ها تجربه پژوهش، آموزش و نقد داشته است، به خوبی می‌داند که این حمایت‌ها مصنوعی و اجباری است. نسل جوان، پژوهشگران مستقل و روشنفکران می‌فهمند که مشروعیت واقعی را نمی‌توان با بیعت‌های اجباری ایجاد کرد و هرگونه تلاش برای تحمیل فکری، دیر یا زود با مقاومت علمی و اجتماعی روبرو خواهد شد.

 

در حقیقت، طالبان با انتشار این کتاب، بیش از آنکه مشروعیت کسب کنند، عمق بحران مشروعیت خود را نشان می‌دهند. مشروعیت واقعی نه از ترس و اجبار، بلکه از انتخاب آزادانه، احترام به علم و فکری مستقل حاصل می‌شود. و در افغانستان امروز، جامعه علمی و نسل جوان، این پیام را با تمام قوا درک کرده و منتظر فرصتی است تا واقعیت‌ها را بازگو کرده و اندیشه مستقل را دوباره احیا کند.

Leave feedback about this

  • Quality
  • Price
  • Service

PROS

+
Add Field

CONS

+
Add Field
Choose Image
Choose Video