آلاسکا، این ایالت شمالی با مناظر یخزده و سرمای سخت، روزی صحنهای شد که تاریخ و سیاست جهانی در آن به هم آمیختند. نشست ترامپ و پوتین نه فقط یک دیدار رسمی دیپلماتیک، بلکه لحظهای بود که جهان برای چند ساعت به آن خیره شد؛ دو رهبر با شخصیتهای سرسخت، روشهای متفاوت، و اهدافی پیچیده، روبهروی هم نشستند. ترامپ تلاش کرد تصویر «میانجی صلح» را به جهان نشان دهد، مردی که میتواند دو طرف درگیر را به میز مذاکره بیاورد. پوتین اما با لبخندی آرام و سکوتی محاسبهشده، نشان داد که استاد هنر بهرهبرداری از هر دیدار دیپلماتیک است.
ورود پوتین به خاک آمریکا و حضورش کنار پرچم این کشور، پیام روشنی داشت: مسکو هنوز بازیگری اصلی در سیاست جهانی است و میتواند حتی در قلب حریف مستقیم خود، حضوری مقتدرانه داشته باشد. در روسیه، این تصاویر به منزله مشروعیت تازهای برای رهبری است که حاضر است بر صحنه بینالمللی فعال بماند. برای آمریکا نیز این دیدار فرصتی بود تا توانایی مدیریت روابط پیچیده بینالمللی را به نمایش بگذارد و نقش خود را در شکلدهی روند صلح جهانی نشان دهد.
ترامپ وعدههای کمک هوایی و میانجیگری در مذاکرات را مطرح کرد و سعی داشت نشان دهد توانایی کاهش تنشها در اوکراین را دارد. اما جزئیات عملی همچنان مبهم ماند؛ نه نیروی زمینی، نه تضمین عضویت ناتو، و نه تعهد روشن برای جلوگیری از دستیابی روسیه به اهداف خود. در این میان، اوکراین که مستقیم در نشست حضور نداشت، همچنان در سایه تصمیمات دیگران باقی ماند؛ کشوری که بار دیگر برای سرنوشتش دیگران تصمیم گرفتند، اما زندگی مردمش تحت تأثیر مستقیم این بازی قدرت قرار گرفت.
اروپا در کنار نشست آلاسکا، نقش خود را با دیدار رهبران اروپایی با زلنسکی در واشنگتن و اعلام کمک ۹۰ میلیارد دلاری برای تسلیحات به اوکراین نشان داد. پیام روشن بود: حتی اگر مذاکرات مستقیم بین روسیه و آمریکا جریان دارد، اروپا همچنان بازیگری کلیدی برای امنیت و آینده اوکراین است.
اما راز پنهان نشست در همان چیزی بود که گفته نشد. سرنوشت کریمه و دونباس، چارچوب زمانی کاهش تنشها و تحریمها، همچنان نامشخص باقی ماند. این سکوت، شاید چراغ سبزی برای پوتین باشد تا برخی از دستاوردهای خود را تثبیت کند، و شاید فرصتی برای ترامپ باشد تا خود را به عنوان «رییسجمهور صلح» جا بزند، حتی اگر قیمت آن مشروعیتبخشی به اشغالگری باشد.
پیام اصلی برای جهان دوگانه بود: امید به کاهش تنشها و کوتاهتر شدن مسیر جنگ، و هراس از آنکه این کوتاهی بدون عدالت و تضمین امنیت واقعی، بار دیگر مردم اوکراین، بهویژه کودکان و خانوادهها، را قربانی کند. آلاسکا یخبسته بود، اما یخهای سیاست جهانی در حال آب شدناند؛ بازی تازهای آغاز شد، و مردم اوکراین همچنان بزرگترین بازندگان این بازی قدرتاند.
Leave feedback about this