طالبان با تبلیغات فراوان از کشف صدها معدن زمرد، بیروج و سرب در پنجشیر خبر میدهند؛ اما پشت این «کشفها» حقیقت تلخ دیگری نهفته است: تاراج سیستماتیک ثروتهای ملی افغانستان. معادنی که روزگاری میتوانست منبع توسعه و اشتغال برای مردم باشد، امروز به جیب شبکههای مافیایی طالبان و همکاران خارجیشان سرازیر میشود.
طالبان ادعا میکنند معادن را برای «منافع ملی» استخراج میکنند؛ اما واقعیت چیز دیگری است. هیچ شفافیتی در قراردادها وجود ندارد، هیچ نهادی بر روند استخراج نظارت ندارد، و هیچ سهمی برای مردم محل یا خزانه ملی در نظر گرفته نمیشود. آنچه به نام «کشف معدن» معرفی میشود، در عمل انتقال غیرقانونی سنگهای قیمتی به پاکستان، ایران، دوبی و بازارهای سیاه جهانی است؛ مسیری که سالهاست برای طالبان و حامیان منطقهایشان منبع اصلی تأمین مالی بوده است.
پنجشیر، ولایتی که به مقاومت تاریخی علیه طالبان شناخته میشود، امروز به آزمایشگاه غارت بدل شده است. کشف صدها معدن تازه در این ولایت معنای روشنی دارد: طالبان میخواهند با استخراج بیرویه، هم جیب خود را پر کنند و هم مردم پنجشیر را از تنها سرمایه طبیعیشان محروم سازند. این یک انتقام سیاسی در پوشش اقتصادی است.
مردم افغانستان باید بپرسند: چرا هیچ حسابوکتابی از عواید این معادن منتشر نمیشود؟ چرا همه قراردادها پشت درهای بسته با شرکتهای مشکوک و افراد نزدیک به شبکههای حقانی و استخبارات خارجی بسته میشود؟ و چرا هیچ سودی از این ثروت عظیم به مدارس، شفاخانهها و پروژههای زیربنایی نمیرسد؟
واقعیت این است که طالبان «دولت» نیستند، بلکه یک شبکه تجارتی-نظامیاند که از مواد مخدر، قاچاق انسان، و اکنون معادن کشور تغذیه میکنند. ثروت پنجشیر، نورستان، بدخشان و بغلان امروز در حال قاچاق است؛ فردا چیزی جز کوههای ویران و محیطزیست نابودشده برای نسل آینده باقی نخواهد ماند.
این خبر، بهظاهر اقتصادی، یک زنگ خطر است: افغانستان در حال از دست دادن بزرگترین سرمایههای طبیعیاش به دست کسانی است که کوچکترین مشروعیت ملی ندارند. معادن پنجشیر نه «کشف» که «غارت» است؛ غارتی که به نام خدا و به کام طالبان تمام میشود.
Leave feedback about this