خبر تیر باران و دارآویختن محمد داوود، عضو نهضت آزادی بخش اسلامی مردم افغانستان در هرات، بار دیگر چهره خشونتآمیز طالبان را نمایان کرد. این اقدام، نه یک مجازات قانونی، بلکه نمایش قدرت و ابزار ترور روانی علیه مردم است؛ روشی که طالبان سالهاست برای تحکیم سلطه خود به کار میگیرد.
محمد داوود، ۳۴ ساله و اهل ولسوالی پشتون زرغون هرات، به گفته منابع محلی، هنگام درگیری با طالبان کشته شد. طالبان دلیل این اقدام را دزدی و قتل دو نفر از اعضای خود اعلام کردند و نام نهضت آزادی بخش اسلامی را به هیچ وجه ذکر نکردند. این تضاد در روایتها نشان میدهد که طالبان با تحریف حقیقت و کنترل رسانهها، تلاش دارند جنایات خود را مشروع جلوه دهند و هرگونه مخالفت را به چشم جامعه پنهان کنند.
اما تصاویر و گزارشهای محلی واقعیت دیگری را نشان میدهد: جسد محمد داوود پس از تیر باران به نمایش عمومی گذاشته شد و سپس دار زده شد. چنین اقداماتی فراتر از مجازات فردی است؛ این نمایشها نوعی ترور روانی جمعی محسوب میشوند. هدف روشن است: ایجاد وحشت، سکوت و جلوگیری از هرگونه مقاومت. طالبان از خشونت علنی به عنوان ابزار حاکمیت استفاده میکنند و این تاکتیک، به ویژه در غرب افغانستان که نهضت آزادی بخش اسلامی فعالیت دارد، پیامی واضح دارد: مخالفت با طالبان هزینه جانی و کرامت انسانی دارد.
شهروندان هرات این رفتار را نه تنها غیرانسانی، بلکه بیحرمتی آشکار به اصول اسلامی میدانند. در اسلام، احترام به جسد حتی در برابر دشمن واجب است، و هرگونه اهانت به آن گناهی بزرگ محسوب میشود. طالبان اما این اصول را زیر پا گذاشتهاند و با دارآویختن جسد، ترس و وحشت را به ابزار حکومت خود تبدیل کردهاند.
تحلیل آگاه نشان میدهد که این نوع مجازاتها جنبه سیاسی و نمایشی دارد، نه قضایی. طالبان با کنترل روایت رسانهای و ایجاد رعب، پیش از شکلگیری هرگونه مقاومت، اقدام به سرکوب میکنند. چنین حکمرانی مبتنی بر خشونت، نشان میدهد که مشروعیت طالبان نه از طریق خدمت به مردم، بلکه از طریق زور و نمایش خشونت حاصل میشود.
واقعیت تلخ دیگر این است که نهضت آزادی بخش اسلامی مردم افغانستان، که پس از سقوط جمهوری در غرب کشور شکل گرفته، با انجام عملیاتهای متعدد علیه طالبان نشان داده است که مقاومت هنوز زنده است. اقدام طالبان علیه محمد داوود پیام واضحی دارد: هر گونه مقاومت، حتی کوچک، با خشونت و ترور پاسخ داده خواهد شد. این رفتار نه تنها حقوق انسانی را نقض میکند، بلکه شالوده امنیت و صلح در مناطق تحت کنترل طالبان را نیز تهدید میکند.
نسل جوان و فعالان جامعه مدنی افغانستان باید بدانند که مقاومت علیه طالبان خطرناک است اما ضروری؛ زیرا سکوت و ترس تنها مشروعیت ظاهری برای گروههای مسلط ایجاد میکند. رسانهها نقش حیاتی در این میان دارند: آنها باید حقیقت خشونت طالبان را به جهانیان نشان دهند و پیام واضحی به مردم افغانستان برسانند که جنایات و نمایش خشونت، ابزاری برای فشار و سرکوب است، نه عدالت.
محمد داوود، اگرچه کشته شد، اما مقاومت او و ایستادگیاش در برابر ظلم طالبان، او را به نمادی از پایداری و آزادیخواهی در غرب افغانستان تبدیل کرده است. طالبان با اهانت به جسد او تلاش کردند ترس را به مردم منتقل کنند، اما این عمل در واقع نشاندهنده ضعف و وحشت آنان از مقاومت مردمی است.
در نهایت، تحلیل آگاه نتیجه میگیرد که حکمرانی مبتنی بر خشونت، ترس و اهانت، هیچگاه نمیتواند مشروعیت واقعی ایجاد کند. تنها نتیجه چنین حکمرانی، سکوت، انزوا و سرکوب جامعه است. مقاومت و اطلاعرسانی رسانهای، ابزار اصلی مردم افغانستان برای مقابله با خشونت سازمانیافته طالبان است. نسل آینده باید بداند که ایستادگی در برابر زور، حتی در مواجهه با خطر جانی، شرط اصلی حفظ کرامت، حقوق انسانی و استقلال سیاسی کشور است.
Leave feedback about this