سپتامبر 26, 2025
خبرگزاری آگاه؛ روایت دقیق، تحلیل عمیق؛ رسانه بیداری و برابری
افغانستان خبرگزاری آگاه دیدگاه سیاست

ترس به جای قانون؛ وزارت امر به معروف، ابزار تثبیت قدرت طالبان

چهار سال ترس و سرکوب؛ وقتی مشروعیت معنایی ندارد، وحشت زبان اصلی طالبان می‌شود

چهار سال از بازگشت طالبان به قدرت می‌گذرد و وزارت امر به معروف و نهی از منکر، که زمانی قرار بود ضامن اخلاق و نظم اجتماعی باشد، امروز به ماشین تثبیت قدرت ایدئولوژیک و ابزار اصلی کنترل مردم تبدیل شده است. سخنان اخیر خالد حنفی، وزیر این وزارتخانه، که خطاب به محتسبان گفت: «اگر کار امر به معروف و نهی از منکر را انجام می‌دهید، کمرتان را بسته کنید، زیرا از صبح تا شام تمام ملت افغانستان دشنام می‌دهند»، نه تنها اعترافی به ناکارآمدی وزارت است، بلکه نمایانگر یک استراتژی روشن و هشداردهنده سیاسی و اجتماعی است: حکومتی که مشروعیت اجتماعی ندارد، قدرتش را از ترس و نظارت تامین می‌کند، نه اعتماد و رضایت مردم.

وزارت امر به معروف، با اعمال محدودیت‌های شدید بر زنان، دختران و حتی مردان، به ابزاری برای نمایش قدرت تبدیل شده است. هر بازداشت خودسرانه، هر بازرسی، هر دستور محدودکننده، در واقع پیامی روشن است: «ما می‌توانیم و می‌خواهیم همه چیز را کنترل کنیم.» این نوع نمایش قدرت، مستقل از مشروعیت یا اخلاق، به زبان اصلی حکومت طالبان بدل شده است؛ قدرتی که نه بر رضایت مردم بلکه بر هراس و انقیاد بنا شده است.

اعتراف حنفی به دشنام‌ها و نفرت عمومی علیه وزارت، نشان می‌دهد که حتی در درون حکومت، مسئولان از واکنش منفی مردم آگاه‌اند. اما این آگاهی به معنای تغییر یا اصلاح نیست؛ دشنام‌ها و خشم مردم برای طالبان بخشی از چرخه تثبیت قدرت ایدئولوژیک شده‌اند. دشمنی و نفرت عمومی، ابزاری برای یادآوری توانایی حکومت در نظارت و سرکوب است، نه نشانه ناکارآمدی.

تمرکز شدید وزارت بر زنان و دختران، آشکارترین نمونه استفاده از کنترل اجتماعی به‌عنوان ابزار قدرت است. محدودیت در پوشش، تحرک و فعالیت‌های اجتماعی زنان، همراه با سرکوب فرهنگی و آموزشی، نشان می‌دهد که کنترل جسم و رفتار زنان، به‌عنوان نماد قدرت ایدئولوژیک، در مرکز استراتژی طالبان قرار دارد. این کنترل، جامعه را به تدریج به سکوت و انقیاد عادت می‌دهد؛ نسلی که در سایه ترس و محدودیت رشد می‌کند، مقاومت را خطرناک و انقیاد را ضروری می‌داند.

وزارت امر به معروف همچنین در بازتولید ترس جمعی نقش کلیدی دارد. هر اقدام محدودکننده، هر بازداشت خودسرانه و هر بازرسی، یادآوری زنده‌ای از توانایی حکومت برای مجازات و نظارت است. ترس، سرمایه اصلی قدرت طالبان شده است؛ سرمایه‌ای که نه به مشروعیت نیاز دارد، نه به رضایت مردم و نه به اخلاق. این نوع حکمرانی، نمایش قدرت بدون مشروعیت است، که تنها با مشاهده، تهدید و کنترل دوام می‌آورد.

پیامد بلندمدت این سیاست‌ها بر ساختار اجتماعی افغانستان فاجعه‌بار است. وقتی شهروندان در حالت تدافعی قرار می‌گیرند و هر اقدام برای ابراز وجود یا انتقاد با خطر مواجه است، جامعه به تدریج منفعل می‌شود. نهادهای مدنی، خانواده‌ها و نسل جوان، فضای خلاقیت، یادگیری و نوآوری خود را از دست می‌دهند. کنترل ایدئولوژیک به تثبیت قدرت و ایجاد سکوت عمومی منجر می‌شود و چشم‌انداز جامعه مدنی را به شدت محدود می‌کند.

در سطح بین‌المللی، این واقعیت پیام روشن دارد: افغانستان تحت طالبان، نه تنها در بحران حقوق بشر و اقتصادی گرفتار است، بلکه نمونه‌ای زنده از حکومتی است که قدرت خود را بر ترس و کنترل نمادین بنا کرده است. هر تعامل یا کمک خارجی که این واقعیت را نادیده بگیرد، به مشروعیت‌بخشی به ماشینی کمک می‌کند که قدرتش را از وحشت می‌گیرد، نه از رضایت یا قانون.

سخنان خالد حنفی هشدار است، نه به معنای شکست وزارت، بلکه به معنای آنکه موفقیت آن در تثبیت کنترل، مبتنی بر ترس و نفرت عمومی است. افغانستان امروز، جامعه‌ای است که در سایه نظارت دائمی و ترس سازمان‌یافته رشد می‌کند؛ وضعیتی که چالش عمیقی برای آینده اجتماعی، فرهنگی و انسانی کشور ایجاد کرده است.

Leave feedback about this

  • Quality
  • Price
  • Service

PROS

+
Add Field

CONS

+
Add Field
Choose Image
Choose Video