شرق افغانستان امروز صحنه یک تراژدی مداوم است؛ تراژدیای که هر روز عمیقتر میشود و قربانیان آن زنان، کودکان و مردم عادی هستند. طالبان، گروهی که خود را مدافع امنیت و کنترل مرزها معرفی میکند، در عمل نشان داده است که نه توان مقابله با خشونت و تروریسم را دارد و نه ارادهای برای حفاظت از مردم. پایگاههای گروههای تروریستی مانند تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) همچنان در خاک افغانستان فعال هستند و طالبان عملاً با چشمپوشی یا حمایت ضمنی از فعالیتهای آنان، بحران امنیتی را تشدید میکند.
سخنان ملا یعقوب، وزیر دفاع طالبان، مبنی بر هشدار و محکومیت حملات پاکستان، بیش از آنکه عملی باشد، نمایشی از ناکارآمدی است. طالبان هر روز محدودیتهای جدید بر مردم اعمال میکنند، آزادیها را سرکوب میکنند و با اعلامیههای پرطمطراق خود را مدافع مردم نشان میدهند، اما وقتی غیرنظامیان کشته میشوند، هیچ اقدام عملی نمیکنند. این گروه، به جای حفاظت از مردم، قدرت و کنترل خود را اولویت میدهد و عملاً بخشی از همان بحرانی است که میگوید علیه آن مبارزه میکند.
در سوی دیگر، پاکستان، کشوری که همواره سیاست مداخلهجویانه و کثیف خود را در قبال افغانستان دنبال کرده، با حملات هوایی به ننگرهار و خوست وارد عمل میشود. این کشور با هدف مقابله با تیتیپی و سایر گروههای مسلح، مناطقی را بمباران میکند، اما نتیجه همیشه قربانی شدن غیرنظامیان، آوارگی گسترده و تشدید بحران انسانی است. پاکستان نه تنها در دو دهه اخیر سیاستی مستقل و دوستانه با افغانستان نداشته، بلکه با حمایت از گروههای مسلح و مداخله مستقیم، وضعیت را پیچیدهتر کرده و امنیت مردم عادی را به حاشیه رانده است.
واقعیت تلخ این است که مردم شرق افغانستان میان دو فشار قرار گرفتهاند: طالبان که توان واقعی کنترل گروههای مسلح و محافظت از مردم را ندارد و پاکستان که با اقدامات نظامی خود جان غیرنظامیان را به خطر میاندازد. زنان و کودکان، به ویژه، بیشترین آسیب را متحمل میشوند؛ آنان از امنیت، آموزش و امکانات اولیه محرومند و در معرض خشونت، فقر و بیاعتمادی اجتماعی قرار دارند.
بحران شرق افغانستان نه تنها محصول محدودیتهای داخلی یا حملات خارجی است؛ بلکه نتیجه یک چرخه معیوب سیاسی و امنیتی است که در آن طالبان با اعمال فشار و محدودیت بر مردم، قدرت خود را حفظ میکند و پاکستان با سیاستهای مداخلهجویانه و نظامی، جان مردم را به خطر میاندازد. این چرخه، وضعیت انسانی را وخیمتر میکند و هیچ نشانهای از پایان آن دیده نمیشود.
پیام روشن است: طالبان نه تنها قادر نیست خاک خود را امن کند، بلکه عملاً با حمایت ضمنی از گروههای مسلح، بحران را تشدید میکند. پاکستان هم بدون ملاحظات انسانی، با حملات نظامی وضعیت را پیچیدهتر کرده و مسئولیت خود را در قبال غیرنظامیان نادیده میگیرد. مردم عادی افغان، به ویژه زنان و کودکان، هر روز قربانی این بازی قدرت میشوند و آیندهای ناامن و پر از رنج در انتظارشان است.
اگر طالبان و پاکستان مسئولیت واقعی خود را نپذیرند، شرق افغانستان همچنان میدان قربانیان بیگناه خواهد بود. این بحران نه تنها امنیت و زندگی امروز مردم را تهدید میکند، بلکه آینده اجتماعی، اقتصادی و سیاسی افغانستان را نیز در معرض خطر جدی قرار داده است. افغانستانی که باید خاکی امن و باثبات باشد، امروز صحنهای است که در آن انسانیت، قربانی منافع سیاسی و گروهی شده است.
Leave feedback about this