چهار سال پس از بازگشت طالبان به قدرت، افغانستان از فهرست پنج کشور نخست تروریزم بیرون آمده است، اما کاهش حملهها و آمار قربانیان، بیشتر حاصل سرکوب داخلی و خاموشی جامعه است تا پایان خشونت و ایجاد امنیت واقعی. زنان از تحصیل و کار محروماند، رسانهها خاموش شدهاند و هر صدای انتقادی در خطر است.
✍️ سید حسن موسوی
چهار سال پس از بازگشت طالبان به قدرت، تازهترین گزارش «شاخص جهانی تروریزم» تصویری متناقض از افغانستان ارائه میدهد: این کشور در سال ۲۰۲۴ در رتبه نهم کشورهای آسیبدیده از تروریزم قرار گرفته و برای دومین سال پیاپی از فهرست پنج کشور نخست بیرون مانده است.
در نگاه اول، این تغییر میتواند نشانهی «بهبود امنیت» باشد؛ اما اگر دقیقتر بنگریم، بیشتر شبیه امنیت قبرستانی است تا صلح واقعی.
براساس گزارش، شمار قربانیان تروریزم کاهش یافته، اما تعداد حملهها حدود ۲۰ درصد افزایش یافته است. کابل و تخار بیشترین حملهها را تجربه کردهاند و داعش همچنان مرگبارترین گروه هراسافکن باقی مانده است. این تضاد نشان میدهد که خطر همچنان در کمین است و آنچه طالبان بهعنوان «امنیت» میفروشند، بیشتر محصول سرکوب داخلی است تا پایان جنگ.
طالبان این آمار را بهعنوان دستاورد بزرگ خود تبلیغ میکنند. اما آیا بستن رسانهها، خاموش کردن اعتراضها، حذف زنان از اجتماع و زندانی کردن مخالفان را میتوان «امنیت» نامید؟ شاخص جهانی تروریزم تنها حملههای گروههای مسلح را ثبت میکند و جنبههای دیگر خشونت سیاسی ـ از شکنجه نظامیان پیشین گرفته تا قتلهای فراقانونی ـ در آن جایی ندارد. نتیجه این است که تصویر واقعی افغانستان پنهان میماند: خیابانهایی آرام که در پشت درهای بسته با ترس اداره میشوند.
کاهش نسبی تلفات، به معنای پایان تهدیدها نیست. داعش همچنان یکسوم قربانیان تروریزم در افغانستان را به خود اختصاص داده است؛ از جمله مرگبارترین حمله در ولایت قندهار که دهها کشته بر جای گذاشت. جبهههای مخالف طالبان در شمال و مرکز کشور هنوز فعالاند و عملیات پراکنده انجام میدهند. به بیان دیگر، ثبات طالبان شکننده و ناپایدار است.
تنشها به مرزها نیز سرایت کرده است. پاکستان بارها خاک افغانستان را هدف حملههای هوایی قرار داده و مدعی است پناهگاههای تحریک طالبان پاکستان در اینجا فعالاند. این درگیریهای مرزی نشان میدهد که افغانستان نمیتواند در خلأ ژئوپولیتیک زندگی کند و هر لحظه ممکن است به کانون تنشهای تازه در منطقه بدل شود.
شاید مهمترین پیام این گزارش همین باشد: در ظاهر، آمار تروریزم کاهش یافته، اما جامعه با سرکوب عمیقتری مواجه است. زنان از تحصیل و کار محروم شدهاند، رسانهها تحت فشار شدید قرار دارند و هر صدای انتقادی خاموش میشود. امنیتی که طالبان به رخ میکشند، نه بر پایه آزادی و مشارکت مردم، بلکه بر ترس و حذف اجتماعی بنا شده است.
طالبان میتوانند این آمار را به ابزار تبلیغاتی بدل کنند، اما واقعیت تغییر نمیکند: آرامش فعلی به قیمت خاموشی اجباری جامعه به دست آمده است. چنین وضعیتی در تاریخ هیچگاه پایدار نمانده است. دیر یا زود، این تضاد میان آمار و واقعیت خود را در شکل انفجارهای اجتماعی یا عقبنشینی سیاسی نشان خواهد داد.
افغانستان امروز شاید در ردهبندی تروریزم پایینتر آمده باشد، اما در ردهبندی آزادی، عدالت و امنیت واقعی، همچنان در قعر جدول قرار دارد.
Leave feedback about this