آگاه: گزارشهای منتشرشده از ایران نشان میدهد که شماری از مدارس دولتی در تهران و شهرهای اطراف، از جمله مهدیشهر و ملارد، از ثبتنام دانشآموزان افغان — حتی آنهایی که اقامت قانونی دارند — در رشتههای ریاضی و تجربی خودداری کردهاند.
منابع محلی و خانوادههای مهاجر افغان گفتهاند به آنها اطلاع داده شده که فرزندانشان تنها تا صنف ششم اجازه تحصیل دارند و برای ادامه آموزش در مقاطع بالاتر باید یا بهصورت آنلاین و پولی (با شهریهای حدود ده میلیون تومان) درس بخوانند، یا در رشتههایی غیر از علوم پایه و تجربی ثبتنام کنند.
به گزارش خبرگزاریهای خبرآنلاین و فرهیختگان، شماری از والدین افغان در مهدیشهر گفتهاند مقامهای آموزشی از آنان خواستهاند پرونده تحصیلی فرزندانشان را از مدارس فعلی تحویل گرفته و با «رضایت شخصی» به مدارس حاشیهای منتقل کنند. در این مدارس، دانشآموزان افغان در شیفتهای جداگانه و مختلط از دیگر دانشآموزان درس میخوانند.
در شهرستان ملارد نیز خانوادههای متعدد افغان با وجود اقامت قانونی، از ثبتنام فرزندانشان بازماندهاند. شماری از مادران ایرانی که همسران افغان دارند، گفتهاند حتی با داشتن تابعیت ایرانی، فرزندانشان از تحصیل در مدارس دولتی محروم ماندهاند. یکی از این مادران به نقل از مسئولان مدرسه گفته است:
«میخواستید با اتباع ازدواج نکنید.»
وزارت آموزش و پرورش ایران هنوز به این گزارشها واکنش نشان نداده است، اما سخنگوی این وزارتخانه پیشتر گفته بود که ثبتنام مهاجران افغان باید در چارچوب «ضوابط وزارت داخله» انجام شود.
در مقابل، فعالان آموزشی و نهادهای مدنی در ایران، این تصمیمهای محلی را نقض آشکار حق تحصیل کودکان افغان خوانده و هشدار دادهاند که تداوم این روند، تبعیض سیستماتیک علیه نسل مهاجران را نهادینه میکند.
تحلیل آگاه
محرومیت دانشآموزان افغان از تحصیل در ایران، تنها یک تصمیم آموزشی نیست؛ بلکه بازتاب سیاست دوگانه و تبعیضآمیز جمهوری اسلامی در قبال مهاجران افغان است — سیاستی که در ظاهر از «برادری و حمایت» سخن میگوید، اما در عمل کودکان افغان را از ابتداییترین حق انسانی، یعنی آموزش، محروم میکند.
ایران سالها از حضور نیروی کار افغان بهره اقتصادی گرفته است؛ کارگرانی که ستونهای نامرئی ساختوساز، کشاورزی و خدمات شهریاند. اما اکنون فرزندان همین کارگران در مدارس رسمی «غیرخودی» شمرده میشوند و از درهای آموزش عالی کنار زده میشوند.
ممنوعیت ثبتنام در رشتههای ریاضی و تجربی، در واقع نوعی مهندسی اجتماعی است؛ پیامی روشن که به کودکان افغان میگوید: «شما برای کارگری پذیرفتهاید، نه برای پیشرفت علمی.»
در حالیکه تهران در مجامع بینالمللی از حمایت از مهاجران سخن میگوید، در داخل کشور، با فشارهای محلی و تصمیمهای نانوشته، مسیر آموزش را برای دهها هزار کودک افغان میبندد. این روند نهتنها ناقض کنوانسیونهای بینالمللی است، بلکه خطر نسلی بیسواد و بیهویت را در میان مهاجران افغان در ایران افزایش میدهد — نسلی که قربانی سیاستهای دوگانه و نگاه امنیتی تهران خواهد شد.


Leave feedback about this