Dewrand1
اجتمایی خبرگزاری آگاه دیدگاه

جنگ طالبان و پاکستان؛ میان فریب ملی‌گرایی و حافظه زخمی یک ملت

کاربران افغانستان در واکنش به حملات اخیر طالبان به مرز دیورند به دو دسته تقسیم شده‌اند: گروهی که این اقدامات را دفاع از خاک می‌دانند و گروهی که می‌پرسد چگونه می‌توان جنایت‌های دو دهه گذشته را با چند حمله مرزی پاک کرد؟ این نبرد، نه تنها مرزها، بلکه حافظه ملت را هم هدف گرفته است

در روزهایی که صدای انفجار از مرز دیورند بلند می‌شود، در فضای مجازی افغانستان غوغایی دیگر برپاست. بحث بر سر این نیست که چند پاسگاه سقوط کرده یا کدام طرف تلفات بیشتری داده است؛ بحث بر سر این است که آیا این جنگ، جنگ ملت افغانستان است یا جنگی میان زن و شوهر؟ کنایه‌ای که مردم، با زبان طنز اما دلی پر از درد، برای توصیف رابطه دیرینه و پیچیده طالبان و پاکستان به کار می‌برند. رابطه‌ای که نه‌تنها تاریخی است، بلکه به باور بسیاری از افغان‌ها، ریشه در سال‌ها وابستگی، پناه، و پرورش دارد. امروز، طالبان می‌خواهند در برابر همان کشوری که روزگاری مأمنشان بود، پرچم غیرت ملی برافرازند؛ اما مردم می‌پرسند: چگونه می‌توان از قاتل دیروز انتظار قهرمان ملی امروز را داشت؟

طالبان در بیانیه‌های رسمی و مصاحبه‌های خود، از «دفاع از مرزهای کشور» سخن می‌گویند. ذبیح‌الله مجاهد با غرور اعلام می‌کند که ده‌ها سرباز پاکستانی را از پا درآورده‌اند و پاسخ «تجاوز» را داده‌اند. اما در دل بسیاری از افغان‌ها، نه غرور که سردرگمی و شک موج می‌زند. این شک از آن‌جا می‌آید که طالبان در دو دهه گذشته، بیشتر از هر دشمن خارجی، سلاح خود را به سوی مردم خود نشانه گرفته‌اند. همان‌هایی که امروز مدعی دفاع از خاک افغانستان‌اند، دیروز در همین خاک، هزاران انسان بی‌دفاع را به جرم «دگراندیشی» یا «زن بودن» به خاک سپردند.

در شبکه‌های اجتماعی، تصویر این جنگ به گونه‌ای دیگر ترسیم می‌شود. کاربران افغان در فیسبوک و اکس (توییتر سابق) با لحنی تلخ می‌نویسند که طالبان امروز می‌خواهند از درگیری با پاکستان برای شستن چهره خون‌آلود خود استفاده کنند. جنگی که هیچ‌کس نمی‌داند چرا آغاز شد و هدفش چیست، ناگهان به ابزار تبلیغاتی بدل شده تا طالبان خود را «مدافع تمامیت ارضی افغانستان» معرفی کنند. اما پشت این هیاهوی رسانه‌ای، حقیقتی تلخ پنهان است: طالبان هنوز همان گروهی‌اند که در مدارس دخترانه را بستند، زنان را از کار و آموزش محروم کردند و صدای آزادی را خفه ساختند.

در چنین شرایطی، بخشی از مردم، به‌ویژه کسانی که از سر ناامیدی یا خستگی از جنگ‌های بی‌پایان، به هر نشانه‌ای از قدرت ملی چنگ می‌زنند، این جنگ را فرصتی برای «بازسازی غرور ملی» می‌دانند. اما منتقدان می‌گویند غرور ملی زمانی معنا دارد که حکومت نماینده مردم باشد، نه دشمن آزادی آنان. چگونه می‌توان از حاکمیتی که نیمی از جمعیت کشور — یعنی زنان — را از ابتدایی‌ترین حقوقشان محروم کرده، انتظار داشت که از عزت ملی دفاع کند؟

تحلیل‌گران مستقل  معتقدند طالبان در این نبرد، بیش از آنکه دنبال منافع ملی باشند، به دنبال بازسازی چهره خود در برابر افکار عمومی‌اند. آنان می‌دانند که در سطح جهانی منزوی شده‌اند، و حتی حامیان سابقشان در اسلام‌آباد، از سیاست‌هایشان خسته‌اند. پس چه بهتر از یک درگیری مرزی برای تحریک احساسات ملی، جذب حمایت داخلی و ایجاد تصویری تازه از خود به عنوان «نیروی مدافع وطن»؟ اما مردم افغانستان، مردمی که رنج دیده و تجربه کرده‌اند، به‌سادگی فریب نمی‌خورند.

در فضای مجازی، موجی از پست‌ها و نوشته‌ها به چشم می‌خورد که طالبان را به «سفیدنمایی خون و خاکستر» متهم می‌کنند. کاربران می‌گویند، جنگی که هدف و نیتش روشن نیست، نه افتخار ملی بلکه فریب جمعی است. در ویدیوها و نوشته‌های زنان افغان، جمله‌ای تکرار می‌شود: «ما دشمن پاکستان هستیم، اما طالبان نماینده ما نیستند.» این جمله شاید خلاصه‌ترین بیان وضعیت کنونی افغانستان باشد — ملتی که میان نفرت از پاکستان و بی‌اعتمادی به طالبان گرفتار شده است.

در این میان، واکنش اسلام‌آباد نیز جالب توجه است. برای نخستین بار، وزارت خارجه پاکستان در بیانیه‌ای رسمی از «رژیم طالبان» یاد کرد، نه از «حکومت افغانستان». این تغییر واژگان، معنایی عمیق دارد: پاکستان نیز می‌داند که کنترل طالبان بر افغانستان شکننده است و روابطشان دیگر بر پایه اعتماد نیست. برخی تحلیل‌گران می‌گویند این درگیری می‌تواند سرآغاز شکاف واقعی میان دو متحد قدیمی باشد، اما گروهی دیگر معتقدند که این تنها نمایشی حساب‌شده برای مصرف داخلی است؛ جنگی برای سرگرم‌کردن مردم و تثبیت قدرت طالبان در داخل.

اما واقعیت تلخ‌تر آن است که این نبرد مرزی، هرچقدر هم که طالبان بخواهند آن را دفاع از خاک جلوه دهند، نمی‌تواند گذشته خونین و سرکوبگرانه‌شان را پاک کند. میلیون‌ها افغان از خود می‌پرسند: آیا این جنگ، تغییری در زندگی روزمره مردم ایجاد می‌کند؟ آیا پس از این درگیری، دختران اجازه خواهند یافت دوباره به مدرسه بروند؟ آیا رسانه‌ها می‌توانند آزادانه کار کنند؟ پاسخ روشن است: خیر. جنگ طالبان و پاکستان، حتی اگر رنگ «ملی‌گرایی» به خود بگیرد، نمی‌تواند زخمی را که طالبان بر پیکر جامعه افغانستان زده‌اند، درمان کند.

در نهایت، باید گفت این جنگ بیش از آنکه صحنه‌ای از نبرد دو کشور باشد، صحنه‌ای از نبرد روایت‌هاست؛ نبرد میان تبلیغات طالبان و حافظه جمعی مردم. طالبان می‌خواهند تصویرشان را از گروهی سرکوبگر به نیرویی ملی و میهن‌دوست تغییر دهند، اما ملت افغانستان، که حافظه تاریخی زنده‌ای دارد، می‌داند که جنایت، با چند تیر مرزی پاک نمی‌شود. این جنگ شاید توپ و تفنگ داشته باشد، اما در عمق خود، جنگ میان حقیقت و فریب است — و در این میدان، پیروزی با مردمی است که هنوز حقیقت را فریاد می‌زنند.

Leave feedback about this

  • Quality
  • Price
  • Service

PROS

+
Add Field

CONS

+
Add Field
Choose Image
Choose Video