فرهنگیان، شاعران و استادان دانشگاه در شهر هامبورگ آلمان با برگزاری برنامهای ویژه، از سیویکمین سالگرد درگذشت قهار عاصی، شاعر برجسته و نماد شعر مقاومت افغانستان، گرامیداشتند. برگزارکنندگان هدف از این مراسم را پاسداشت ارزشهای فرهنگی و تمدنی زبان فارسی و ترویج روحیهی آزادی و ایستادگی عنوان کردند.
به گزارش خبرگزاری آگاه، این مراسم روز شنبه، سوم عقرب، از سوی خانهی صلح و دموکراسی در شهر هامبورگ آلمان برگزار شد. در این برنامه شماری از فرهنگیان، شاعران و استادان دانشگاه حضور داشتند.
فهیم فطرت، از برگزارکنندگان این نشست، در سخنانی گفت:
«افغانستان بار دیگر در تاریکی فرو رفته و جامعه به بیداری و ایستادگی نیاز دارد. شاعران باید برای ایستادگی تاریخی در برابر ظلم، بیعدالتی و تهاجم فرهنگی، عاصی را الگو قرار داده و شعر مقاومت و آزادی بسرایند.»
در این مراسم فرهنگی، شماری از شاعران اشعار منتخب قهار عاصی را خوانش کردند و دربارهی جایگاه ادبی و فکری او سخن گفتند.
همزمان در حاشیهی این برنامه، نمایشگاه کتاب خیام برگزار شد و داوود پژمان، هنرمند شناختهشدهی افغانستان، چند ترانه بر اساس سرودههای عاصی اجرا کرد که با استقبال شرکتکنندگان همراه شد.
حاضران در این گردهمایی بر نقش قهار عاصی در شعر مقاومت، بیداری اجتماعی و دفاع از ارزشهای فرهنگی افغانستان تأکید کردند و خواستار تداوم چنین برنامههایی برای زنده نگهداشتن یاد چهرههای ماندگار ادب فارسی شدند.
زندگی و آثار قهار عاصی:
عبدالقهار عاصی در سال ۱۳۳۵ خورشیدی در روستای ملیمه، ولسوالی درهی ولایت پنجشیر زاده شد و تحصیلات خود را در کابل به پایان رساند. او یکی از چهرههای شاخص شعر نو و مقاومت در افغانستان بود.
از او نه اثر مهم به یادگار مانده است:
مقامه گل سوری، لالایی برای ملیمه، دیوان عاشقانهی باغ، غزل من و غم من، تنها ولی همیشه، از جزیرهی خون، سال خون سال شهادت و از آتش از ابریشم.
قهار عاصی در دوران جنگهای داخلی افغانستان در سال ۱۳۷۳ خورشیدی به ایران مهاجرت کرد، اما پس از مدت کوتاهی ناگزیر به کشور بازگشت. او در هفتم میزان همان سال بر اثر اصابت راکت در کارته پروان کابل جان باخت.
🔍 تحلیل آگاه:
برگزاری مراسم بزرگداشت از قهار عاصی در خارج از کشور، نشاندهندهی پویایی فرهنگی جامعهی مهاجر افغان و تداوم تأثیر اندیشههای ادبی و آزادیخواهانهی اوست.
قهار عاصی نهتنها شاعر مقاومت، بلکه صدای اعتراض به بیعدالتی و جنگ بود؛ شعری که در تاریکی، چراغ بیداری شد.
اینگونه برنامهها، بهویژه در میان نسلهای جوان مهاجر، میتواند پلی میان ادبیات کلاسیک و معاصر افغانستان ایجاد کند و از فراموشی چهرههای بنیادین زبان فارسی جلوگیری نماید.
در شرایطی که جریان فرهنگی در داخل کشور با محدودیتهای گسترده روبهروست، استمرار این حرکتهای فرهنگی در تبعید، نقشی حیاتی در حفظ هویت فرهنگی و زبانی افغانستان دارد.


Leave feedback about this