تحلیل سیاسی-اجتماعی چهارمین سالروز واگذاری افغانستان به طالبان
نویسنده :سید حسن موسوی
۱۵ آگست ۲۰۲۱، روزی بود که نه تنها کابل بلکه روح یک ملت در برابر موجی از سرکوب و تبعیض تسلیم شد. چهار سال پس از آن، این روز به نمادی از خیانت، زخمهای عمیق و مقاومت بیامان تبدیل شده است. برای میلیونها افغان در داخل و خارج کشور، ۱۵ آگست دیگر صرفاً یادآور سقوط نیست، بلکه جرقهای است برای برافراشتن پرچم دادخواهی علیه رژیمی که به معنای واقعی کلمه نمایانگر آپارتاید جنسیتی، جنایات جنگی و نسلکشی خاموش است.
گزارشهای سالانه سازمان ملل، دیدهبان حقوق بشر و عفو بینالملل بهوضوح حاکی از تشدید نقض گسترده حقوق زنان، کودکان و اقلیتها در افغانستان است. براساس گزارش دفتر حقوق بشر سازمان ملل (OHCHR) در سال ۲۰۲۴، بیش از ۹۵٪ دختران بالای ۱۲ سال از تحصیل محروم شدهاند و خشونتهای مبتنی بر جنسیت به شکل سیستماتیک افزایش یافته است. زنان و دختران افغان همچنان از حق مشارکت در زندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی محرومند و هرگونه تلاش برای اعتراض به سرکوب، با خشونت پاسخ داده میشود.
در کنار سرکوبهای اجتماعی، افغانستان به یک بحران اقتصادی عمیق فرو رفته است. قطع کمکهای مالی بینالمللی و تحریمها، که به قصد فشار بر طالبان اعمال میشود، به جای اینکه مردم عادی را نجات دهد، باعث گسترش فقر، بیکاری و ناامنی غذایی شده است. طبق گزارش بانک جهانی، بیش از ۵۵٪ جمعیت افغانستان زیر خط فقر زندگی میکنند و تعداد افرادی که به کمکهای بشردوستانه نیازمندند، به بیش از ۲۵ میلیون نفر رسیده است.
این بحران اقتصادی، به طور مستقیم با سرکوب نظاممند و سوءمدیریت طالبان گره خورده است. در حالی که طالبان منابع مالی کلانی را از مالیات، گمرکات و حتی صادرات غیرقانونی معادن و مواد مخدر به دست میآورند، این منابع صرف تقویت ساختار نظامی و تأمین امنیت رژیم میشود، نه معیشت مردم. نتیجه این سیاستها، مهاجرت گسترده جوانان، گسترش بازار سیاه و افزایش آسیبپذیری جامعه است.
با وجود همه محدودیتها، زنان افغان، فعالان حقوق بشر و جامعه مدنی هرگز خاموش نشدهاند. نمونههای متعددی از اعتراضات خیابانی، فعالیتهای مخفیانه برای آموزش دختران و کمپینهای بینالمللی مانند #SaveAfghanWomen و #EducationForGirls نشان میدهد که مقاومت زنانه، نه تنها نماد امید، بلکه نیرویی است برای تغییر. این مقاومت در برابر تلاش طالبان برای حذف حقوق زنان، پیام روشنی به جهان ارسال میکند که عدالت و آزادی قابل سرکوب نیستند.
جامعه مهاجر افغان در سراسر جهان به نقطه اتکایی برای صدای عدالتخواهی و حمایت از حقوق بشر تبدیل شده است. تجمعها، کمپینهای رسانهای و فشار بر نهادهای بینالمللی توسط دیاسپورا، باعث شده است که افکار عمومی جهانی نسبت به بحران افغانستان آگاهتر شود. این حضور فعال و همبستگی جهانی، امکان شکلگیری ائتلافهای سیاسی و اجتماعی قویتر برای حمایت از مردم افغانستان را فراهم کرده است.
گسترش و تحکیم قدرت طالبان، فراتر از مرزهای افغانستان، تهدیدی جدی برای ثبات منطقهای است. حمایت طالبان از گروههای تروریستی مانند داعش خراسان، قاچاق مواد مخدر و تسهیل جریان مهاجرت غیرقانونی، نگرانیهای امنیتی گستردهای را در کشورهای همسایه و جهان ایجاد کرده است. این بحران انسانی و امنیتی، بدون راهحل واقعی، ممکن است به منبع بیثباتی و ناامنیهای طولانیمدت تبدیل شود.
تجمعات فراگیر افغانهای مقیم خارج در ۱۵ آگست، پیامی روشن و قاطع به جامعه جهانی و طالبان ارسال میکند: هیچ تعامل و مماشاتی با حکومتی که حقوق بنیادین بشر را زیر پا میگذارد، قابل قبول نیست. این تجمع نماد همبستگی ملی، اعتراض به آپارتاید جنسیتی و درخواست عدالت برای زنان و مردان افغانستان است.
در برابر تلاشهای جهانی برای مشروعیتبخشی به طالبان، این تجمع یادآور میشود که صلح بدون عدالت، تنها صلحی نمایشی و ناپایدار خواهد بود. تحقق حقوق بشر، آزادی بیان، حق تحصیل دختران و مشارکت سیاسی واقعی، پیششرط هرگونه گفتوگو یا تعامل است.
ادامه سیاست مماشات و پرداخت کمکهای بدون نظارت، نه تنها طالبان را تقویت میکند، بلکه مشروعیت بینالمللی این رژیم را افزایش میدهد. سازمان ملل، اتحادیه اروپا، ایالات متحده و سایر قدرتها باید حمایتهای مالی و سیاسی خود را به نهادهای مستقل مدافع حقوق بشر و سازمانهای مردمنهاد در افغانستان متمرکز کنند. این نهادها میتوانند صدای واقعی مردم باشند و مسیر را برای تغییر واقعی باز کنند.
چهار سال پس از سقوط کابل، ۱۵ آگست باید به روز مقاومت ملی تبدیل شود؛ روزی که مردم افغانستان و حامیانشان در سراسر جهان، بهجای تسلیم، برای عدالت و آزادی میایستند. این روز یادآور این است که ظلم و ستم نمیتواند پایدار بماند و مقاومت، کلید بازگرداندن شرافت، حقوق و آزادی به این سرزمین است.
افق پیش رو تنها با شنیدن صدای واقعی مردم، تأکید بر حقوق بشر و ایستادگی در برابر سرکوب، روشن خواهد شد. افغانها به ویژه زنان و جوانان، حق دارند آزادانه زندگی کنند، تحصیل کنند و آیندهای بسازند که در آن نه ترس، که امید و عدالت حکمفرما باشد.
Leave feedback about this