در ادامه سیاستهای سختگیرانه فرهنگی و اجتماعی، وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان بار دیگر نشان داد که دغدغهاش نه معیشت و رفاه مردم، بلکه مهندسی اجتماعی با تحمیل دیدگاههای ایدئولوژیک خود است. دستورالعمل تازه این گروه برای محدودسازی مراسم عروسی در کابل، جدیدترین حلقه از زنجیرهی بلندسرکوبهاییست که جامعه افغانستان را به سمت خفگی روانی و فرهنگی سوق میدهد.
بر اساس این دستور، مواردی همچون اجرای موسیقی، فلمبرداری، آرایش زنان، پوشش بهاصطلاح «نامناسب» و اختلاط جنسیتی بهطور کامل ممنوع اعلام شدهاند. این ممنوعیتها عملاً مراسم عروسی را از معنا و کارکرد اصلیاش تهی میسازند و آن را به یک آیین خشک، بیروح و ترسزده تبدیل میکنند.
در بسیاری از فرهنگها، عروسی فقط یک مناسبت شخصی نیست؛ بلکه صحنهای برای ابراز شادی، همبستگی اجتماعی، حفظ هویت فرهنگی و رهایی موقتی از رنجهاست. در افغانستانِ جنگزده و زخمخورده، که امید روزبهروز رنگ میبازد، سلب همین اندک فرصت شادی نیز، بهمعنای تشدید بیپناهی روحی مردم است.
اما تصمیم طالبان تنها یک محدودیت فرهنگی نیست؛ آثار اقتصادی آن نیز عمیق و نگرانکننده است. تالارهای عروسی و خدمات مرتبط با آن، از جمله معدود منابع درآمد برای صدها خانواده در کابل و دیگر شهرها به شمار میآیند. از نوازنده، دیجی و فیلمبردار گرفته تا آرایشگر، آشپز، گلفروش و کارکنان خدمات، همگی با این ممنوعیتها در معرض بیکاری و فروپاشی معیشت قرار گرفتهاند. در واقع، سیاست حذف شادی، در عمل، یک پروژه حذف نان نیز هست.
تناقض در رفتار طالبان نیز، خود گویای ماهیت ایدئولوژیک و غیرشفاف حکومت آنهاست. در حالیکه در برخی موارد اجازه پخش موسیقی در مراسمهای عزاداری داده شده، برگزاری مراسم عروسی –بهعنوان نماد زندگی و امید– بهشدت سرکوب میشود. این برخورد دوگانه، نشان میدهد که قوانین طالبان نه بر اساس اصول، بلکه بر پایه امیال، تعصبات و نگاه سلیقهای افراد شکل میگیرد.
ادعای طالبان مبنی بر «پاکسازی جامعه از آثار غرب» نیز گمراهکننده و غیرواقعیست. موسیقی، رقص، شادی، فلمبرداری و ثبت لحظات خوش، نه وارداتی غربی بلکه بخش لاینفک تاریخ هزارساله مردم افغانستان بودهاند. طالبان با تحریف دین و با استفاده ابزاری از مذهب، در پی زدودن نشانههای زندگی از جامعه هستند تا انسان افغان را به موجودی مطیع، منزوی و تسلیمشده بدل کنند.
جامعهای که در آن فقر، بیکاری، سرکوب، مهاجرت و ناامنی موج میزند، نیاز مبرم به لحظههای کوچک شادی و تسکین روانی دارد. حذف همین لحظههای اندک، نه تنها نقض فاحش آزادیهای فردیست، بلکه لطمهای جبرانناپذیر بر روح جمعی مردم وارد میکند.
در نهایت، محدودسازی مراسم عروسی، صرفاً یک فرمان اجتماعی نیست؛ این بخشی از پروژه کلانتر طالبان برای نابودی تدریجی شادی، آزادی، هویت و کرامت انسان در افغانستان است. این سیاستها اگر با سکوت و بیتفاوتی روبهرو شوند، تنها به یک چیز ختم میشوند: فروریختن کامل بنیانهای امید و انسانیت در سرزمینی که سالهاست در آتش جنگ و افراطیت میسوزد.
Leave feedback about this