سقوط کابل در ۲۴ اسد ۱۴۰۰، فقط نقطه پایانی بر یک شکست نظامی نبود. این پایان، نتیجه یک جنگ تمامعیار روانی و رسانهای بود که ماهها قبل در استودیوهای تلویزیونی افغانستان با پروژههای هدفمند کلید خورده بود.
طلوع، بزرگترین و پرمخاطبترین شبکه تلویزیونی افغانستان، سالها چهرهای مدافع آزادی بیان و رسانهای مستقل داشت؛ اما در عمل تبدیل به ابزاری تجاری و پروژهمحور شد که دستورکارش نه منافع ملی، بلکه منافع لابیها و قراردادهای خارجی بود.
منابع متعدد و تحلیلگران رسانهای تأکید دارند که طلوع در ماههای منتهی به سقوط کابل، به جزئیات مذاکرات پشت پرده و روند قطعی خروج آمریکا دسترسی کامل داشت. اما برخلاف انتظار، این اطلاعات حیاتی هرگز به مردم منتقل نشد.
در عوض، روایت شبکه به سمتی رفت که دولت افغانستان را ناتوان، فاسد و بیآینده نشان دهد؛ پیامی که در ذهن مردم جا افتاد که تنها دو راه باقی مانده است: تسلیم یا فرار.
عملکرد طلوع در این بازه زمانی مصداق بارز یک عملیات روانی سازمانیافته بود؛ جایی که با متمرکز کردن پوشش خبری بر اختلافات داخلی، فساد دولتی و بزرگنمایی ناامنیها، مقاومتها و فداکاریهای نیروهای امنیتی عمداً نادیده گرفته میشد.
مهمانان دعوت شده نیز بارها با پیامهای مشابه درباره «پایان اجتنابناپذیر نظام» و «ضرورت کنار آمدن با طالبان» فضای ذهنی مخاطبان را برای فروپاشی آماده کردند.
در روز سقوط کابل، طلوع بدون هیچ تلاش برای آرامشبخشی یا ترغیب به مقاومت، با پخش زنده فرار مقامات، بسته شدن سفارتخانهها و آشفتگی فرودگاه، فضای ترس و سردرگمی را تشدید کرد.
گزارشهای هیجانزده همراه با موسیقیهای تنشآلود، جز پذیرش شکست و فروپاشی پیامی نداشت.
تنها یک ساعت پس از فروپاشی رسمی، شبکه افغانستان اینترنشنال با حضور کارکنان سابق طلوع و دیگر رسانههای کابل آغاز به کار کرد؛ سرعت و هماهنگی این حرکت نمایانگر یک پروژه رسانهای فراملی و برنامهریزی شده بود که همزمان با تحولات میدانی فعال شده بود.
اگرچه اسناد رسمی درباره نقش هماهنگ طلوع منتشر نشده، اما رفتار رسانهای، زمانبندی دقیق و خروجیهای محتوا به روشنی نشان میدهد که این شبکه پیش از فروپاشی فیزیکی کابل، جبهه روانی آن را طراحی و هدایت کرد.
طلوع، به جای حافظ منافع ملی و مردم، به ابزاری در جنگ نرم تبدیل شد؛ ابزاری که با سرمایهگذاریهای چندمیلیوندلاری و پروژههای هدفمند، نتیجه جنگ را پیش از شلیک آخرین گلوله تعیین کرد.
این تحلیل نشان میدهد که سقوط کابل صرفاً نتیجه شکست نظامی نبود، بلکه محصول شکست گستردهتر روانی و رسانهای بود؛ جایی که طلوع نقش برجسته و تاثیرگذاری داشت.
Leave feedback about this