سپتامبر 26, 2025
خبرگزاری آگاه؛ روایت دقیق، تحلیل عمیق؛ رسانه بیداری و برابری
خبرگزاری آگاه دیدگاه سیاست

نشست سه‌جانبه طالبان، چین و پاکستان در کابل؛ اقتصاد بهانه، سیاست هدف

وقتی سه وزیر خارجه در کابل دست می‌دهند و وعده همکاری می‌دهند، شاید در نگاه نخست تصویر یک «افغانستان در حال ادغام در پروژه‌های منطقه‌ای» به ذهن برسد. اما برای مردم افغانستان، این صحنه بیش از آن‌که نوید آینده‌ای روشن باشد، یادآور تاریخ تکراری نشست‌هایی است که در پایتخت‌های منطقه برگزار می‌شود؛ نشست‌هایی که همیشه درباره افغانستان بوده، نه با افغانستان.

پاکستان سال‌هاست که سیاست «کنترل از راه دور» را در قبال افغانستان دنبال می‌کند. امروز اسلام‌آباد در حالی از «همکاری علیه تروریسم» سخن می‌گوید که بسیاری از رهبران و تحلیل‌گران افغان معتقدند طالبان محصول مستقیم پشتیبانی و سیاست‌های امنیتی پاکستان‌اند. پرسش کلیدی همین‌جاست: چگونه می‌توان کشوری را که سال‌ها پناهگاه طالبان و گروه‌های افراطی بوده است، شریک واقعی در مبارزه با تروریسم دانست؟

حتی اکنون نیز بخش قابل توجهی از رهبران طالبان روابط نزدیک با دستگاه‌های امنیتی پاکستان دارند. در عین حال، دولت پاکستان بیش‌تر نگران تهدید گروه تحریک طالبان پاکستان (TTP) است تا وضعیت عمومی امنیت افغانستان. بنابراین، وقتی اسلام‌آباد از «همکاری مشترک» سخن می‌گوید، بیشتر به دنبال حل مشکلات داخلی خود است تا آرامش در کابل یا هرات.

چین با ورود به این معادله، ظاهراً بر اقتصاد تأکید دارد. گسترش پروژه دهلیز اقتصادی پاکستان-چین (CPEC) به افغانستان در ظاهر یک فرصت برای توسعه است: راه‌های تازه، سرمایه‌گذاری، و شاید شغل برای بخشی از مردم. اما تجربه پاکستان نشان داده که چنین پروژه‌هایی بیش از آن‌که رفاه عمومی بیاورد، به ابزار فشار و وابسته‌گی اقتصادی بدل می‌شوند.

پکن به دنبال منابع معدنی افغانستان و موقعیت استراتژیک این کشور در اتصال آسیای مرکزی به جنوب است. در واقع، افغانستان در نگاه چین نه جامعه‌ای زنده با خواسته‌های مردم، بلکه حلقه‌ای در زنجیره‌ای بزرگ‌تر است؛ حلقه‌ای که می‌تواند مسیر «یک کمربند، یک راه» را کوتاه‌تر و امن‌تر کند.

طالبان بیش از هرچیز تشنه مشروعیت‌اند. نشست‌های سه‌جانبه با کشورهایی چون چین و پاکستان دقیقاً همان چیزی است که آنان می‌خواهند: تصویری به جهان مخابره شود که طالبان تنها نیستند، طالبان شریک منطقه‌ای دارند، طالبان اهل گفتگو و همکاری‌اند. اما این نشست‌ها چه پاسخی به بحران‌های واقعی مردم افغانستان می‌دهند؟ فقر، بیکاری گسترده، سرکوب زنان، مهاجرت پیوسته جوانان و خاموشی صدای جامعه مدنی در هیچ‌یک از بیانیه‌های رسمی جایگاهی نداشت.

نکته جالب این نشست، تأکید سه کشور بر «مبارزه مشترک با تروریسم» بود. اما پرسش اینجاست که کدام تروریسم؟ داعش خراسان همچنان در مناطق مختلف فعال است، القاعده شبکه‌های پنهان دارد، و خود طالبان قوانینی سخت‌گیرانه و خشن بر مردم اجرا می‌کنند. بنابراین، شعار «همکاری علیه تروریسم» بیشتر شبیه بازی با کلمات به نظر می‌رسد.

برای پاکستان، تهدید اصلی TTP است. برای چین، نگرانی درباره جدایی‌طلبان اویغور اهمیت دارد. و برای طالبان، مهم آن است که در نگاه دیگران «بخشی از راه‌حل» جلوه کنند نه بخشی از مشکل. در این معادله، امنیت روزمره مردم افغانستان جایی در اولویت‌ها ندارد.

آنچه روشن است، این‌که افغانستان بار دیگر به میدان رقابت قدرت‌های منطقه‌ای بدل شده است. چین به دنبال گسترش نفوذ اقتصادی است، پاکستان به دنبال عمق استراتژیک، و طالبان به دنبال مشروعیت سیاسی. اما سهم مردم افغانستان چیست؟ در این نشست حتی یک نماینده واقعی جامعه مدنی، زنان یا نهادهای مستقل افغان حضور نداشت. سرنوشت میلیون‌ها افغان همچنان در غیاب آنان معامله می‌شود.

 در متیجه نشست کابل شاید برای طالبان یک پیروزی دیپلوماتیک کوچک باشد؛ برای چین و پاکستان یک مانور استراتژیک. اما برای مردم افغانستان بیشتر یادآور حقیقتی تلخ است: ما هنوز موضوع مذاکرات هستیم، نه بازیگر آن. هرچند نام افغانستان بر سر میزها شنیده می‌شود، اما صدای افغان‌ها همچنان خاموش است.

Leave feedback about this

  • Quality
  • Price
  • Service

PROS

+
Add Field

CONS

+
Add Field
Choose Image
Choose Video