نشست آتی مخالفان طالبان در اسلامآباد، که به زودی برگزار میشود، بیش از آنکه صرفاً یک گردهمایی سیاسی باشد، نمایشی آشکار از بازیهای پنهان قدرت در جنوب آسیا است. گزارشها و شواهدی که توسط روزنامهنگار تحقیقی پاکستانی، عادل راجا، منتشر شده نشان میدهد که این نشست با تسهیل مستقیم سازمان اطلاعات پاکستان (آیاسآی) برگزار میشود و امکانات اقامت و امنیت شرکتکنندگان نیز توسط این نهاد تامین شده است. اما نکتهای که کمتر به آن پرداخته شده، ماهیت واقعی افراد دعوتشده و اهداف بلندمدت این نشست است.
بر اساس شواهد موجود، اکثر افرادی که در این نشست حضور خواهند داشت هیچ پایگاه مردمی واقعی در افغانستان ندارند و در واقع نماینده جامعه افغانستان نیستند؛ بنابراین، حتی اگر نشست با حضور پرشور برگزار شود، تأثیر واقعی آن بر ساختار قدرت طالبان و تحولات داخلی افغانستان بسیار محدود خواهد بود.
با این حال، نمیتوان اهمیت دیپلماتیک این نشست را نادیده گرفت. پاکستان از این گردهمایی به عنوان ابزاری برای فشار بر جامعه بینالمللی و مشروعیتبخشی به سیاستهای خود در افغانستان استفاده میکند. به عبارتی، نشست اسلامآباد بیش از آنکه نقطه آغاز تغییر واقعی در قدرت باشد، یک حرکت تبلیغاتی با هدف نشان دادن نفوذ و کنترل پاکستان بر مخالفان طالبان است. حضور رسانههای منطقهای و بینالمللی و انتشار تصاویر و گزارشها از این نشست، به تهران و واشینگتن، پکن و مسکو این پیام را میدهد که پاکستان هنوز بازیگر کلیدی در تحولات افغانستان است.
یکی دیگر از جنبههای جالب این نشست، نقش ماریا سلطان، رئیس موسسه ثبات استراتژیک جنوب آسیا، است. او به عنوان یک شخصیت غیررسمی، اما با شبکهای گسترده از روابط حرفهای با مقامهای آیاسآی، نقش هماهنگکننده و مشوق برگزاری نشست را بر عهده دارد. این نکته نشان میدهد که سیاست منطقهای تنها محدود به دولتها و نهادهای رسمی نیست؛ بازیگران غیررسمی، از موسسات تحقیقاتی تا روزنامهنگاران و مشاوران سیاسی، میتوانند به همان اندازه مسیر تحولات را تحت تأثیر قرار دهند.
از منظر مردم افغانستان، این نشست تقریباً هیچ ارتباطی با واقعیتهای روزمره آنها ندارد. این گروهها نماینده خواستها و نیازهای واقعی مردم نیستند و اهداف آنها بیشتر در چارچوب استراتژیهای خارجی و فشار دیپلماتیک شکل گرفته است. به عبارتی، اگرچه رسانهها و تحلیلگران بینالمللی ممکن است این نشست را به عنوان تلاشی برای ایجاد تغییر سیاسی در افغانستان پوشش دهند، اما در سطح محلی، مردم عملاً اثر ملموسی از این گردهمایی نخواهند دید.
از سوی دیگر، این نشست میتواند تنشها میان پاکستان و طالبان را افزایش دهد. طالبان، که خود قدرت اجرایی و نظامی در افغانستان را در اختیار دارند، بدون شک نسبت به هر گونه اقدام مخالفان با حمایت خارجی حساس هستند. این حساسیت، همراه با فشارهای دیپلماتیک، میتواند مسیر تعاملات منطقهای را پیچیدهتر کرده و حتی امکان گفتگوهای مستقیم میان طالبان و کشورهای غربی یا همسایگان منطقه را محدود کند.
در نهایت، نشست اسلامآباد یک درس بزرگ برای تحلیلگران و سیاستگذاران منطقهای دارد: قدرت واقعی نه تنها در حضور فیزیکی یا گردهماییها، بلکه در پایگاه مردمی، مشروعیت اجتماعی و توانایی نفوذ داخلی تعریف میشود. این نشست به خوبی نشان میدهد که ایران، چین، آمریکا و دیگر قدرتها همچنان به دنبال نفوذ و تعامل با مخالفان طالبان هستند، اما واقعیت داخلی افغانستان با این اهداف خارجی همخوانی ندارد و هرگونه پیشبینی تغییرات سیاسی باید با احتیاط و درک کامل از شرایط محلی انجام شود.
در جمعبندی، نشست مخالفان طالبان در اسلامآباد ترکیبی از ابزار تبلیغاتی، بازی دیپلماتیک و نمایش قدرت پاکستان است. افرادی که حضور دارند، بیشتر جاسوس و رابط نهادهای خارجی و امنیتی هستند تا نماینده واقعی مردم افغانستان؛ بنابراین، این گردهمایی نمیتواند تغییرات اساسی ایجاد کند، بلکه نقش آن به عنوان اهرم فشار و ابزار دیپلماسی منطقهای برجستهتر است. آینده سیاسی افغانستان همچنان به تصمیمات طالبان، واکنشهای کشورهای منطقه و پشتیبانی یا فشارهای بینالمللی وابسته خواهد بود.
Leave feedback about this