انس حقانی، از رهبران برجسته شبکه حقانی و یکی از چهرههای کلیدی طالبان، در سخنرانی اخیر خود در کابل درباره پرهیز از زراندوزی و استفاده ابزاری از قدرت هشدار داد. او گفت: «دولت را وسیله شهرت، خوشحالی و ترقی فردی ندانید، بلکه آن را یک امانت الهی بشمارید.» این اظهارات، در نگاه اول، حاکی از دغدغه اخلاقی و مسئولیتپذیری رهبران طالبان است، اما وقتی به واقعیت میدانی نگاه میکنیم، تضادی آشکار میان گفتار و عمل مشاهده میشود.
حقایق موجود نشان میدهد شبکه حقانی، به ویژه انس و سراجالدین حقانی، در کاخهای مجلل و املاک میلیاردی زندگی میکنند. این کاخها صرفاً محل اقامت نیستند؛ بلکه نمادی از تمرکز ثروت و قدرت غیرشفاف هستند و میزبان رهبران طالبان و مهمانانشان میشوند. علاوه بر آن، گزارشها حاکی از خرید و تصرف خانههای میلیون دلاری توسط رهبران طالبان در شهرکهای اعیاننشین قندهار است؛ املاکی که پیشتر متعلق به مقامهای دولتی، بازرگانان و حتی قاچاقچیان بودهاند.
این تضاد میان گفتار و عمل، نشاندهنده ریاکاری سیستماتیک طالبان است. هشدار انس حقانی درباره تجملگرایی و فساد، در حالی مطرح میشود که شبکه حقانی از منابع مالی غیرشفاف، قاچاق انسان، مواد مخدر و معادن غیرقانونی بهره میبرد. سرمایهگذاریهای چند میلیون دلاری و زندگی مجلل اعضای شبکه، همزمان با ادعای اخلاقمداری، بیش از هر چیز نقش نمایشی دارد و نه اصلاح واقعی قدرت.
پیام این تضاد برای مردم افغانستان و بهویژه نسل جوان روشن است: وقتی رهبران در کاخهای طلایی و ثروتهای کلان زندگی میکنند، سخنان اخلاقی درباره مسئولیتپذیری و پرهیز از تجمل، تنها ابزاری برای مشروعیت ظاهری است. اعتماد عمومی به شدت کاهش مییابد و مشروعیت اخلاقی طالبان در میان مردم به چالش کشیده میشود.
از منظر اجتماعی و سیاسی، این وضعیت پیامدهای گستردهای دارد. میلیونها افغان که با فقر، بیکاری و محرومیت دست و پنجه نرم میکنند، شاهد آن هستند که رهبرانشان با منابع غیرشفاف و اغلب غیرقانونی زندگی میکنند، اما از اخلاق و مسئولیتپذیری سخن میگویند. این شکاف موجب افزایش فاصله میان حاکمان و مردم، کاهش اعتماد عمومی و تشدید نارضایتی میشود.
تحلیل آگاه نشان میدهد که هشدار انس حقانی، در نهایت، ابزاری برای تبلیغات و تثبیت قدرت طالبان است، نه نشانهای از تغییر واقعی رفتار یا خدمت به مردم. کاخها، ثروتهای میلیاردی و سرمایهگذاریهای شبکه حقانی، نمایشی است که در برابر میلیونها افغان محروم از ابتداییترین حقوق اجرا میشود.
واقعیت تلخ دیگر آن است که این تضاد میان گفتار و عمل، نه تنها مشروعیت اخلاقی طالبان را خدشهدار میکند، بلکه به تثبیت ساختارهای فساد و تمرکز قدرت کمک میکند. وقتی رهبران، سخنان اخلاقی را با زندگی لوکس خود نقض میکنند، عملاً نسل آینده را نیز به تقلید از چنین رفتارهایی وادار میکنند و فرهنگ تبعیض، فساد و تمرکز قدرت را بازتولید میکنند.
نسل جوان افغانستان باید درک کند که سخنان اخلاقی رهبران طالبان، زمانی که با عمل آنها همخوانی ندارد، تنها پوششی برای فساد و تمرکز قدرت است. هشدار انس حقانی علیه تجملگرایی بیش از آنکه پیام اخلاقی داشته باشد، آینهای از ریاکاری سیستمیک و تضاد آشکار میان شعار و عمل طالبان است.
افغانستان امروز شاهد نسلی است که در شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی رشد میکند، در حالی که رهبران شبکه حقانی با ثروتهای میلیاردی و زندگی لوکس، سخنان اخلاقی را ابزاری برای مشروعیت ظاهری خود قرار دادهاند. این وضعیت نه تنها اعتماد عمومی را تخریب میکند، بلکه به تثبیت سلطه ایدئولوژیک و تمرکز قدرت طالبان کمک میکند و مانع از شکلگیری جامعهای آزاد، مستقل و مسئول میشود.
بنابراین هشدار انس حقانی درباره زراندوزی و استفاده ابزاری از قدرت، بیش از آنکه آموزه اخلاقی باشد، نمایش صحنهای از تضاد میان شعار و عمل طالبان است؛ تصویری که میلیونها افغان محروم و نسل آینده را با واقعیتی تلخ روبهرو میکند: اخلاق و عدالت در دست گروهی است که خود بالاتر از قوانین و محدودیتها زندگی میکنند.
Leave feedback about this