سید حسن موسوی
افغانستان امروز در میان یکی از شدیدترین بحرانهای انسانی و غذایی تاریخ معاصر خود قرار دارد؛ بحرانی که زندگی میلیونها نفر، بهویژه زنان، کودکان و خانوادههای آسیبپذیر شهری و روستایی، را تهدید میکند. بر اساس گزارشهای سازمان ملل، بیش از ۹ میلیون نفر، یعنی نزدیک به یکچهارم جمعیت کشور، با ناامنی غذایی شدید روبهرو هستند و هر روز برای تأمین حداقل نیازهای غذایی خود تلاش میکنند. این بحران تنها ناشی از کمبود طبیعی مواد غذایی نیست، بلکه نتیجه ترکیبی از سیاستهای محدودکننده طالبان، کاهش چشمگیر کمکهای بینالمللی، ضعف مدیریت منابع و ساختارهای ناکارآمد امدادی و حوادث طبیعی مانند زلزله اخیر در ولایت کنر است.
شهرنشینان بیشترین فشار را تحمل میکنند. خانوادههای ساکن کابل، هرات، قندهار و دیگر شهرهای بزرگ بدون درآمد ثابت و با افزایش بیسابقه کرایه مسکن، هر روز با تصمیم سخت انتخاب بین پرداخت کرایه خانه و تأمین غذا مواجه هستند. نرخ کرایهها در ماههای اخیر به شکل سرسامآوری افزایش یافته و بسیاری از خانوادهها توان پرداخت آن را ندارند. این وضعیت باعث شده که شهروندانی که برای کار و زندگی بهتر به پایتختها مهاجرت کردهاند، اکنون در محلههای پرجمعیت و کمامکانات، از کمبود غذا، آب و بهداشت رنج ببرند.
در مناطق روستایی و کوهستانی، اوضاع بحرانیتر است. زلزله اخیر در ولایت کنر، فاجعهای مضاعف ایجاد کرده و خانوادههای آسیبدیده که خانه و دارایی خود را از دست دادهاند، با سرمای زمستان و منابع محدود روبهرو هستند. زنان و کودکان به دلیل محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی، اغلب دسترسی کافی به امدادگران و خدمات پزشکی ندارند و مجبورند در چادرهای موقت زندگی کنند. این وضعیت نشان میدهد که بحران افغانستان نه تنها یک فاجعه طبیعی، بلکه نتیجه ضعف ساختاری، سیاستهای محدودکننده طالبان و کاهش کمکهای بینالمللی است.
پیامدهای روانی و اجتماعی بحران نیز بسیار گسترده است. کودکان به دلیل سوءتغذیه و تعطیلی مدارس از رشد تحصیلی و اجتماعی باز میمانند و زنان تحت فشار اقتصادی و اجتماعی با مشکلات روانی و جسمی شدید مواجهاند. اضطراب، استرس و ناآرامی روانی در میان خانوادهها به بخشی از زندگی روزمره تبدیل شده است. مناطق حاشیهای و مهاجرپذیر بیشترین آسیب را متحمل شدهاند و بسیاری از خانوادهها مجبور به مهاجرت به مناطق ارزانتر یا زندگی در شرایط نامطلوب شدهاند.
از منظر مدیریتی، سیاستهای طالبان در محدود کردن فعالیت سازمانهای امدادی و ممانعت از حضور امدادگران زن، بحران را تشدید کرده است. در حالی که زنان و کودکان به کمک فوری نیاز دارند، محدودیتهای اعمال شده باعث شده که امدادرسانی به شکل مؤثر انجام نشود. کاهش کمکهای بینالمللی و تعلیق کمکهای آمریکا فشار بر مردم مظلوم را دوچندان کرده و نشان میدهد که جامعه جهانی بدون هماهنگی و برنامهریزی مؤثر نمیتواند نقش خود را در کاهش رنج مردم افغانستان ایفا کند.
بحران غذایی همچنین پیامدهای بلندمدت اقتصادی و اجتماعی به همراه دارد. فقر و سوءتغذیه گسترده میتواند باعث مهاجرت اجباری، ناآرامیهای اجتماعی و فشار بر ساختارهای محلی شود. مدارس و مراکز آموزشی در مناطق فقیر و بحرانزده تعطیل شده یا با کمبود منابع روبهرو هستند، و این امر آینده تحصیلی نسل جدید را تهدید میکند. فشار اقتصادی و اجتماعی، همراه با محدودیتهای سیاسی، سبب میشود که اعتماد عمومی به نهادهای محلی و بینالمللی کاهش یابد.
از منظر منطقهای و بینالمللی، این بحران پیامدهای گستردهای دارد. فقر، کمبود غذا و بیثباتی در افغانستان میتواند مهاجرت گسترده به کشورهای همسایه را افزایش دهد و امنیت مرزی را تهدید کند. کشورهای همسایه و جامعه بینالمللی، اگر اقدام فوری نکنند، با موج جدیدی از مشکلات انسانی و امنیتی مواجه خواهند شد. توقف کمکهای آمریکا و کاهش کمکهای سایر کشورها، علاوه بر تأثیر بر زندگی روزمره مردم، پیامدهای سیاسی نیز دارد و نشان میدهد که فشار بر طالبان بدون توجه به زندگی انسانها، بحران را تشدید میکند.
راهکارهای فوری شامل اعزام تیمهای امدادی، تأمین منابع غذایی و پزشکی، ایجاد مسیرهای دسترسی مستقل برای مناطق دورافتاده و حمایت ویژه از زنان و کودکان است. در بلندمدت، توسعه پروژههای اقتصادی پایدار، آموزش امدادگران زن، تقویت ظرفیتهای محلی و ایجاد زیرساختهای لازم برای مدیریت بحران میتواند کشور را از چرخه فقر و بحران نجات دهد. رسانهها نیز میتوانند با پوشش دقیق بحران، تأکید بر ابعاد انسانی و جنسیتی و اطلاعرسانی واقعیت زندگی مردم، فشار بینالمللی بر طالبان برای فراهم کردن امکان امداد مؤثر را افزایش دهند.
افغانستان امروز تصویری واقعی از یک فاجعه انسانی را ارائه میدهد؛ مردمی که چه در محلههای پرجمعیت شهرها و چه در مناطق زلزلهزده و محروم، هر روز با بیثباتی، گرسنگی و سرما دست و پنجه نرم میکنند. اگر جامعه جهانی و طالبان اقدامی فوری انجام ندهند، میلیونها نفر قربانی سیاستهای ایدئولوژیک و بیتوجهی بینالمللی خواهند شد. این بحران آزمونی واقعی برای مسئولیتپذیری دولت، جامعه جهانی و نهادهای امدادی است و پیامدهای آن فراتر از مرزهای افغانستان گسترش خواهد یافت.
Leave feedback about this