سید حسن موسوی
طالبان این بار دست به حذف ۵۱ عنوان از کتابهای درسی مکاتب افغانستان زدهاند؛ عناوینی که نه تنها مفاهیم کلیدی چون «حقوق زن» و «حقوق بشر» را در بر میگرفت، بلکه حتی سادهترین نشانههای هویت و آگاهی ملی مثل «بیرق»، «روز معلم» و «مادر» نیز از نصاب آموزشی حذف شدهاند. طالبان این اقدام را توجیه کردهاند که این مفاهیم با «اصول شریعت» در تضاد است. اما در واقع، این تصمیم نشانه روشن سیاستی است که در پی خاموشکردن صداهای آگاهی، آزادی و هویت ملی در نسل آینده افغانستان است.
کتابهای درسی هر جامعه ستون اصلی تربیت فکری نسل آیندهاند. حذف سیستماتیک مفاهیمی چون حقوق بشر و حقوق زن یعنی حذف آموزش آگاهی مدنی و اجتماعی؛ یعنی تربیت نسلی که حق خود را نمیشناسد، پرسشی از عدالت ندارد و در برابر ظلم، خاموش میماند. طالبان بهخوبی میدانند که جامعه آگاه، بزرگترین تهدید برای سلطه ایدئولوژیک آنان است. به همین دلیل، جنگ اصلی آنها نه تنها در میدان سیاست و قدرت، بلکه در صفحات کتاب و ذهن کودکان جریان دارد.
این اقدام اما تنها حمله به آزادی و برابری نیست؛ بلکه حمله به بنیانهای وحدت ملی و هویت جمعی است. حذف «بیرق» و «آزادی» از کتابهای صنف اول و دوم، یعنی تلاش برای پاککردن نخستین نشانههای همبستگی و غرور ملی از ذهن کودکانی که تازه وارد دنیای آموزش میشوند. کودکی که یاد نگیرد «بیرق» کشورش نماد مشترک او و هموطنانش است، چگونه میتواند روزی برای وحدت و توسعه کشورش تلاش کند؟
طالبان با حذف «مادر» از کتابهای درسی، حتی از سادهترین و انسانیترین مفاهیم نیز نمیگذرند. این کار پیام روشنی دارد: آنها حتی نمیخواهند نقش زن در ابتداییترین شکل آن ــ بهعنوان مادر ــ در ذهن کودکان نهادینه شود. چنین تصمیمی نه تنها زن را از اجتماع حذف میکند، بلکه او را از حافظه نسل آینده نیز پاک میسازد.
پیامدهای این تصمیم، بلندمدت و ویرانگر است. حذف آگاهی از آموزش، افغانستان را بهسوی جامعهای مطیع و بیپرسش سوق میدهد. این دقیقاً همان چیزی است که طالبان میخواهند: نسلی که پرسشی نکند، اعتراضی نکند و تنها مجری اوامر باشد. جامعهای که در آن هیچکس به فکر عدالت، آزادی و حقوق انسانی نباشد، زمینهای آماده برای استمرار سلطه یک گروه ایدئولوژیک است.
اما این تصمیم فقط بر آینده داخلی افغانستان تأثیر نمیگذارد؛ بلکه پیامدهای منطقهای و جهانی نیز خواهد داشت. کشوری که نسل آیندهاش از حقوق بشر، برابری و همزیستی هیچ آگاهی ندارد، در دهههای آینده نمیتواند با جهان تعامل سازنده داشته باشد. این به معنای استمرار انزوای سیاسی و اقتصادی است؛ انزوایی که نه تنها مردم افغانستان، بلکه کل منطقه را با بیثباتی و مهاجرت گسترده روبهرو میکند.
جامعه جهانی باید این تصمیم را بهعنوان بخشی از سیاست سیستماتیک طالبان برای «حذف آگاهی» جدی بگیرد. سکوت در برابر این اقدامات، به معنای شریک شدن در پروژه خاموشسازی یک ملت است. سازمانهای بینالمللی آموزشی و حقوق بشری باید از تمام ابزارهای ممکن برای حمایت از حق آموزش آزاد و برابر کودکان افغان استفاده کنند. اگر این روند متوقف نشود، افغانستان فردا با نسلی روبهرو خواهد بود که نه تنها بیسواد و فقیر است، بلکه حتی نمیداند چه چیزی را از دست داده است.
طالبان میخواهند تاریخ افغانستان را دوباره بنویسند؛ تاریخی که در آن زن وجود ندارد، حقوق انسانی محو است، وحدت ملی فراموش شده و حتی مادر به سایهای بینام بدل میشود. اما پرسش اینجاست: آیا جهان اجازه خواهد داد یک ملت از درون کتابها محو شود؟
Leave feedback about this