سید حسن موسوی
بحث بازگشت احتمالی نیروهای امریکایی به پایگاه هوایی بگرام بیش از آنکه یک تصمیم نظامی ساده باشد، آینهای از پیچیدگیهای ژئوپلیتیک در منطقه است. آمریکا، همانطور که در بسیاری از کشورهای قدرتمند پایگاه نظامی دارد و از آن برای اهداف دفاعی و سیاست خارجی خود استفاده میکند، خواستار استفاده از بگرام است؛ اما چرا کشورهای همسایه افغانستان، مانند ایران، چین و روسیه، باید به این موضوع مداخله کنند؟ این پرسشی است که بسیاری از تحلیلگران داخلی و منطقهای مطرح میکنند. دخالت این کشورها، نه به دلیل منافع افغانستان، بلکه به دلیل رقابتهای منطقهای و منافع استراتژیک خودشان است.
ایران، با توجه به تجربه طولانی فعالیتهای نیابتی و حضور در صحنههای سیاسی افغانستان، تلاش میکند نفوذ خود را حفظ کند و فشار آوردن بر طالبان را به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف منطقهای دنبال کند. چین و روسیه نیز نگرانند حضور آمریکا، امنیت و نفوذشان در آسیای مرکزی و راهبردهای اقتصادیشان را تهدید کند. اما باید پرسید: آیا مردم افغانستان و سرنوشت داخلی کشور باید ابزار این رقابتها شوند؟ پاسخ واضح است؛ هیچکدام از این کشورها به واقع به منافع و زندگی روزمره مردم توجهی ندارند.
از سوی دیگر، این فشارها میتواند برخی سیاستمداران افغان یا جناحهای محلی طالبان و مخالفان را وادار کند تا برای منافع خارجی وارد میدان شوند. همان تجربه تلخ چهل سال گذشته نشان داده که وقتی سیاستمداران به جای مردم و کشورشان، برای اهداف خارجی میجنگند، تنها هزینه آن را جامعه محلی و مردم عادی میپردازند. اگر این روند تکرار شود، باز هم افغانستان در چرخهای از وابستگی و ناامنی گرفتار خواهد شد.
در این میان، طالبان نیز نقش حیاتی دارند. اگر توافقی میان آنها و آمریکا شکل گیرد، ممکن است به رسمیت شناختن طالبان منجر شود، چرا که هر توافق بینالمللی با یک حکومت مشروع، مشروعیت داخلی و خارجی به همراه میآورد. اما این سناریو نیز نگرانیهای زیادی دارد: آمریکا در گذشته ثابت کرده که حقوق بشر و ارزشهای دموکراتیک را به راحتی فراموش میکند. اگر طالبان و آمریکا «جور بیایند»، ممکن است بسیاری از محدودیتها و حقوق شهروندان قربانی منافع ژئوپلیتیک شوند. از سوی دیگر، اگر توافق حاصل نشود، سناریوهای نظامی و خطرناک نیز منتفی نیست: بگرام میتواند هدف بمباران یا عملیاتهای نظامی قرار گیرد و تبعات آن باز هم بر دوش مردم عادی خواهد بود.
همزمان، چین، ایران و روسیه نیز آرام نخواهند نشست. بازگشت آمریکا به بگرام، رقابت و تنشهای منطقهای را تشدید خواهد کرد و بازیگران منطقهای هر کدام با ابزارها و ظرفیتهای خود وارد معادله خواهند شد. این شرایط نشان میدهد که افغانستان بار دیگر به ابزاری برای رقابت قدرتهای بزرگ تبدیل شده و امنیت و ثبات داخلی آن، تابع تصمیمات خارجی و فشارهای ژئوپلیتیک خواهد بود.
راه حل منطقی و منصفانه در این شرایط، تمرکز بر «منافع ملی افغانستان» است: پایگاههای نظامی و هر نوع توافق استراتژیک باید بر اساس توافق داخلی میان مردم، حکومت مشروع و نمایندگان واقعی جامعه شکل گیرد. دخالت مستقیم کشورهای خارجی و فشار سیاسی، نه تنها مشروعیت داخلی حکومت را تهدید میکند، بلکه نارضایتی عمومی و خطر درگیریهای محلی و قومی را افزایش میدهد. به عبارتی دیگر، تنها راه پایدار برای افغانستان، «خودتصمیمگیری مردم و توافقات داخلی مشروع» است، نه بازیگری قدرتهای خارجی بر سر سرنوشت این کشور.
در نهایت، بازگشت بگرام یک آزمون جدی برای طالبان، آمریکا و کشورهای منطقه است. نتیجه این آزمون تعیینکننده سرنوشت سیاسی، امنیتی و اجتماعی مردم افغانستان خواهد بود؛ اینکه آیا این کشور میتواند با استقلال سیاسی تصمیم بگیرد یا بار دیگر به میدان رقابتهای خارجی و قربانی منافع قدرتهای بزرگ تبدیل شود.
Leave feedback about this