دیدار امیرخان متقی، وزیر امور خارجه طالبان، با ادم بولر، نماینده ویژه رئیسجمهور ایالات متحده در امور گروگانها، و آزادی شهروند امریکایی امیر امیری، یک بار دیگر افغانستان را در مرکز معادلات پیچیده دیپلماسی بینالمللی قرار داده است. این اتفاق نه تنها بازتاب تلاشهای مستقیم امریکا برای حفاظت از شهروندان خود در خاک افغانستان است، بلکه نشاندهنده فشار و تعاملات مستمر طالبان با کشورهای غربی و منطقهای است، حتی پس از بیش از چهار سال حاکمیت این گروه در کابل.
آزادسازی امیر امیری، هرچند یک موفقیت محدود و خبری مثبت به نظر میرسد، پرسشهای مهمی درباره اهداف واقعی امریکا و طالبان برمیانگیزد. آیا واشنگتن صرفاً به دنبال حفاظت از شهروندان خود است یا از این مذاکرات بهعنوان اهرمی برای بازپسگیری پایگاه استراتژیک بگرام استفاده میکند؟ اظهارات ترامپ درباره «پسگرفتن» بگرام و تهدید طالبان به «اتفاقات بد» اگرچه جنجالی و تحریکآمیز به نظر میرسد، اما نشان میدهد که این بازی، فراتر از آزادی یک گروگان است و به مناقشهای منطقهای و استراتژیک بدل شده است.
از سوی دیگر، طالبان با پذیرش مذاکرات و آزادی گروگانها، نشان میدهد که علیرغم تصویر امنیتی و سختگیرانهای که از خود ارائه داده، هنوز به تعاملات بینالمللی و حفظ حداقل مشروعیت دیپلماسی نیاز دارد. امیرخان متقی در این دیدار ضمن قدردانی از نقش قطر، تلاش کرد پیام یک «طالبان مسئول و قابل مذاکره» را منتقل کند. اما واقعیت آن است که چنین تصویرسازی نمیتواند شکستها و نقض حقوق بشر گسترده تحت حکومت طالبان را پنهان کند.
واکنش کشورهای منطقه و غرب نیز جالب توجه است. روسیه، چین، ایران و پاکستان به وضوح با حضور نظامی امریکا در خاک افغانستان مخالفت کردهاند و از این منظر، مذاکرات گروگانها و مسائل مرتبط با بگرام، میتواند به صحنهای برای جنگ نیابتی و رقابت نفوذ میان قدرتهای بزرگ تبدیل شود. طالبان به عنوان میزبان معادله، در تلاش است که از هر دو سمت این بازی بهرهبرداری کند: آزادی گروگانها برای کسب مشروعیت بینالمللی و همزمان حفظ کنترل کامل بر خاک و منابع استراتژیک افغانستان.
اما واقعیت این است که افکار عمومی داخلی و منطقهای نسبت به طالبان همچنان منفی است. این گروه چهار سال است که بر افغانستان حکمرانی میکند و سیاستهای سرکوبگرانه، محدودیتهای حقوق زنان و خشونت علیه نظامیان پیشین باعث شده حمایت مردمی اندکی داشته باشد. هرچند آزادی یک گروگان و مذاکره با امریکا میتواند نشانهای از انعطافپذیری طالبان باشد، اما برای تغییر دیدگاه افکار عمومی کافی نیست.
این تحولات نشان میدهد که افغانستان همچنان یک صحنه پیچیده دیپلماسی بینالمللی است، جایی که بازیگران داخلی و خارجی با اهداف متفاوت و گاه متضاد وارد تعامل میشوند. امریکا از یک سو به دنبال امنیت شهروندان و دسترسی به پایگاه استراتژیک است، طالبان از سوی دیگر تلاش میکند مشروعیت دیپلماسی و کنترل داخلی خود را حفظ کند و کشورهای منطقه مراقب نفوذ امریکا و ثبات افغانستان هستند. در این میان، هر حرکت و هر توافق کوچک میتواند تأثیرات گستردهای بر ثبات داخلی، امنیت منطقهای و حقوق بشری در افغانستان داشته باشد.
در نهایت، آزادی امیر امیری بیش از آنکه یک پیروزی صرف انسانی باشد، نمایانگر یک بازی ژئوپلیتیک پیچیده است که در آن گروگانها، پایگاهها و مشروعیت سیاسی در یک قاب واحد قرار گرفتهاند. برای طالبان، این یک فرصت برای مشروعیتبخشی است، برای امریکا ابزاری برای فشار و بازپسگیری موقعیت استراتژیک، و برای منطقه هشداری است درباره ادامه حضور قدرتهای خارجی در خاک افغانستان.


Leave feedback about this