نویسنده : سید حسن موسوی
افغانستان این هفته صحنه تنشهای مرزی میان طالبان و پاکستان بود، اما آیا واقعاً جنگی آغاز شده است؟ اگر جنگ واقعی بود، با تمام امکانات طالبان و کنترل نسبی فضای هوایی افغانستان که در اختیار پاکستان است، چرا رهبران کلیدی طالبان هدف قرار نمیگیرند و تنها مردم بیگناه قربانی میشوند؟ آیا این واقعاً جنگ است یا صرف نمایش قدرت؟
در ولسوالی اسپینبولدک قندهار، دستکم ۱۷ غیرنظامی کشته و ۳۴۶ نفر زخمی شدهاند. همزمان، در کابل و سایر ولایتها، حملات هوایی پاکستان نیز باعث کشته و زخمی شدن غیرنظامیان شده است. خانهها و زیرساختها آسیب جدی دیدهاند، اما رهبران طالبان همچنان بدون دردسر فعالیت میکنند. این واقعیت، پرسش اساسی را ایجاد میکند: آیا این رفتار نشانه یک جنگ واقعی است یا نمایش قدرت و تهدید؟
طالبان برای نخستین بار از پهپادهای بالچرخان در حملات مرزی استفاده کردند. تصاویر منتشر شده نشان میدهد انفجارها دقیقاً در مواضع پاکستانی رخ دادهاند، اما هدف اصلی باز هم رهبران نظامی نبودهاند. پاکستان نیز با حملات محدود هوایی به مناطق طالبان در قندهار و کابل نشان داده که سیاستش فشار کنترلشده است: آسیب به غیرنظامیان و تخریب خانهها، بدون ضربه جدی به فرماندهان طالبان. این سیاست «مردم قربانی قدرتنمایی» چه پیام سیاسی دارد؟ پیام واضح است: هر دو طرف برای نمایش قدرت و فشار به طرف مقابل، از مردم استفاده میکنند.
اتهامات متقابل پیچیدگی بحران را افزایش داده است. طالبان پاکستان را به حمایت از داعش و ایجاد کمپهای آموزشی متهم میکنند و پاکستان طالبان را به پناه دادن به تحریک طالبان پاکستان و حمله به خاک خود. نخستوزیر پاکستان حتی ادعا کرده که حمله اخیر تحت نفوذ هند انجام شده است، اما طالبان این اتهامات را رد کردهاند. نتیجه این بازی قدرت، قربانیان اصلی یعنی غیرنظامیان هستند.
در همین حال، قطر برای میانجیگری وارد عمل شده و قرار است عبدالحق وثیق، رئیس استخبارات طالبان، و یعقوب مجاهد، وزیر دفاع طالبان، در مذاکرات دوحه شرکت کنند. شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان، اعلام کرده توپ آتشبس موقت در زمین طالبان است، اما وزیر دفاع پاکستان هشدار داده که درگیری همزمان با هند نیز ممکن است. این وضعیت نشان میدهد که هرگونه آتشبس فعلی شکننده و موقتی است و اعتماد به آن بسیار دشوار.
بحران انسانی همزمان شدت گرفته است. دفتر هماهنگکننده کمکهای بشردوستانه سازمان ملل (اوچا) هشدار داده که ۹.۵ میلیون نفر در افغانستان با ناامنی غذایی شدید مواجهاند و زنان و کودکان آسیبپذیرترین گروهها هستند. نهادهای بینالمللی تاکید کردهاند که بدون کمک فوری، میلیونها نفر در معرض سوءتغذیه و بحران زمستانی خواهند بود.
اعمال قدرت و خشونت طالبان نیز به بحران مشروعیت و حقوق بشر دامن زده است. اعدامهای علنی طالبان در بادغیس موجی از انتقادهای بینالمللی را به دنبال داشته و کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل و گزارشگر ویژه حقوق بشر افغانستان، اعدامهای علنی را نقض جدی حقوق بشر خوانده و خواستار توقف فوری شدهاند. این اقدامات تصویر طالبان را به عنوان حکومتی فاقد مشروعیت و مسئولیتپذیری تقویت میکند.
سوال اساسی این است: آیا طالبان از قدرت خود برای حفاظت از مردم استفاده میکنند یا فقط به فکر قدرتنمایی و پاسخ به پاکستان هستند؟ واکنش وزارت حج و اوقاف طالبان و سخنگوی شبکه حقانی نشان میدهد که تمرکز اصلی بر بسیج مردم و نمایش اتحاد علیه پاکستان است، نه کاهش تنش و حفاظت از غیرنظامیان.
تحلیلگران هشدار میدهند که این وضعیت ترکیبی از تهدیدهای امنیتی، بحران انسانی و فشارهای سیاسی است و اگر دیپلماسی واقعی و تضمینهای امنیتی متقابل شکل نگیرد، غیرنظامیان بیشترین قربانیان خواهند بود. قدرتنمایی طالبان با پهپاد و واکنش محدود پاکستان، هنوز جنگ واقعی نیست؛ این یک نمایش است که مردم بیگناه آن را با خون خود پرداخت میکنند.
پیام این هفته برای افغانستان روشن است: جنگ واقعی هنوز شروع نشده، اما مردم، خانهها و زندگیشان در معرض آسیب مستقیم قرار دارند. طالبان و پاکستان هر دو مسئول این تراژدی هستند و هرگونه نمایش قدرت بدون حفاظت از غیرنظامیان، تنها به بحران عمیقتر، نارضایتی عمومی و آسیب دائمی به ثبات کشور منجر خواهد شد.


Leave feedback about this