طالبان بار دیگر با سیاستی بیرحمانه و ضدانسانی، نشان دادند که نه از اصول حقوق بشر خبری دارند و نه از نیازهای واقعی جامعه افغانستان. دستور هبتالله آخندزاده برای جمعآوری هزار و ۷۰۰ بیمار روانی در سراسر کشور، اقدامی شنیع و غیرقابل توجیه است که نشان میدهد حکومت طالبان، به جای خدمت به مردم، بر کنترل و سرکوب مطلق تمرکز دارد. این سیاست، اگرچه به ظاهر تحت عنوان «کنترل و جمعآوری» ارائه میشود، در واقع سازوکاری برای فشار، ترس و حذف افراد آسیبپذیر است.
افغانستان با بحران گسترده سلامت روان روبهروست. فقر، جنگ، بیثباتی و بحرانهای اقتصادی، فشار روانی مردم را افزایش داده و نیاز به مراقبت تخصصی را به شدت بالا برده است. سازمان جهانی بهداشت گزارش میدهد که از هر پنج افغان یک نفر دچار اختلال روانی است. در چنین شرایطی، جمعآوری اجباری بدون درمان و حمایت، نه تنها اقدامی ضدانسانی بلکه زمینهساز بحرانهای عمیقتر اجتماعی و امنیتی است.
تحلیل این سیاست نشان میدهد که طالبان هنوز مفهوم ابتدایی دولتداری را درک نکردهاند. آنان بجای ارائه خدمات درمانی یا ایجاد زیرساخت، بیماران روانی را به ابزار کنترل و نمایش قدرت تبدیل کردهاند. این رفتار، حکمرانی مبتنی بر ترس و خشونت را تقویت کرده و تصویر افغانستان را در سطح جهانی بیش از پیش تخریب میکند.
پیامدهای بلندمدت این اقدام فاجعهبار است. بیماران روانی بدون مراقبت و حمایت، ممکن است به محرک بحرانهای اجتماعی و خشونت در جامعه تبدیل شوند. خانوادهها نیز در فشار روانی و ترس از جمعآوری اجباری گرفتار خواهند شد و این چرخه خشونت، آسیب اجتماعی و ناامنی، ادامه خواهد یافت.
نکته مهم دیگر، بیاعتنایی طالبان به قوانین و استانداردهای بینالمللی حقوق بشر است. کنوانسیونهای بینالمللی و سازمانهای جهانی بارها تأکید کردهاند که افراد دارای اختلال روانی باید از حمایت و درمان مناسب برخوردار باشند و هیچ حکومتی حق ندارد بدون ارزیابی تخصصی، آنان را جمعآوری کند. طالبان با نقض آشکار این اصول، افغانستان را در انزوا و محکومیت جهانی قرار دادهاند و همزمان فرصت دریافت کمکهای بشردوستانه را از دست میدهند.
این سیاست همچنین نشاندهنده سوءمدیریت فاجعهبار و ناتوانی طالبان در اداره کشور است. جمعآوری بیماران روانی بدون امکانات درمانی، بازتاب ضعف ساختاری حکومت و تمرکز صرف بر اجرای دستورات ایدئولوژیک است. به جای حل مشکلات واقعی مردم، طالبان به نماد سرکوب و خفقان برای آسیبپذیرترین گروههای جامعه تبدیل شدهاند.
جامعه بینالمللی و نهادهای حقوق بشری باید فوراً فشار دیپلماتیک، مالی و آموزشی وارد کنند تا طالبان را ملزم به ایجاد مراکز درمانی، ارائه خدمات تخصصی و حمایت واقعی از بیماران روانی کنند. تنها از این طریق میتوان از تبدیل بحران انسانی به فاجعهای گسترده جلوگیری کرد.
در نهایت، دستور جمعآوری بیماران روانی، نمادی روشن از سیاست ضدانسانی و بیرحمانه طالبان است. این حکومت نه تنها از توان اداره بحرانهای اجتماعی عاجز است، بلکه سلامت، امنیت و کرامت انسانی افغانها را به بازی گرفته است. سکوت جامعه جهانی، در کنار سیاستهای سرکوبگر طالبان، میتواند افغانستان را به کانون بحران انسانی و فاجعه اجتماعی بزرگتری تبدیل کند.


Leave feedback about this