یکی از ابعاد کمتر دیده شده اما بسیار مهم بحران کنونی افغانستان، سیاستهای سیستماتیک طالبان علیه زبان فارسی و فرهنگ مرتبط با آن است. زبان فارسی، به ویژه لهجه دری که در افغانستان رایج است، نه تنها وسیله ارتباطی میلیونها افغان بلکه حامل هویت تاریخی، فرهنگی و اجتماعی این سرزمین محسوب میشود. زبان فارسی در ساختار چندزبانه افغانستان، زبان فرهنگ، ادبیات، آموزش و ارتباطات روزمره میلیونها شهروند است و نقش بسزایی در وحدت و انسجام ملی دارد. اما پس از بازگشت طالبان به قدرت در آگوست ۲۰۲۱، شاهد موجی از اقدامات تبعیضآمیز، سرکوبگرانه و تدریجی علیه زبان فارسی و نمادهای فرهنگی مرتبط با آن بودهایم که در واقع یک پروژه فارسیستیزی سازمانیافته به حساب میآید.
یکی از اولین و بارزترین نشانههای فارسیستیزی طالبان، تغییر بنیادین در نظام آموزشی افغانستان بود که طی آن زبان فارسی به شدت محدود یا حذف شده است. بر اساس گزارشهای متعدد سازمانهای حقوق بشری و رسانههای مستقل، در مناطق تحت کنترل طالبان، مدارس و دانشگاهها از آموزش زبان فارسی و ادبیات آن خودداری میکنند و به جای آن آموزش عربی و پشتو را بر زبان فارسی ترجیح دادهاند.
به طور مشخص، در بسیاری از مدارس دخترانه، تدریس زبان فارسی به عنوان زبان مادری یا حتی زبان دوم ممنوع شده است. این روند نه تنها به معنای محروم کردن میلیونها کودک و نوجوان افغان از یادگیری به زبان مادریشان است، بلکه در واقع تلاشی سازمان یافته برای نابودی میراث فرهنگی و تاریخی افغانستان از طریق حذف زبان دری به شمار میرود.
گزارشها از کابل، هرات، بلخ و سایر مناطق فارسیزبان نشان میدهد که حذف زبان فارسی از کتابهای درسی، محدود کردن معلمان فارسیزبان و تعطیلی کلاسهای ادبیات فارسی به طور گسترده انجام شده است. این روند به طور خاص بر دختران و زنان تاثیرگذار بوده و یکی از ابزارهای اصلی طالبان برای قطع ارتباط نسل جدید با فرهنگ و هویت تاریخی خود محسوب میشود.
یکی دیگر از ابعاد فارسیستیزی طالبان، تغییر زبان تابلوها و علائم در اماکن عمومی، وزارتخانهها و دانشگاههاست. به گزارش خبرنگاران محلی و منابع موثق در رسانههای فارسیزبان، تابلوهای فارسی در وزارت داخله افغانستان، وزارت آموزش و پرورش، دانشگاه بلخ و دانشگاه کابل به تدریج با زبانهای پشتو و عربی جایگزین شدهاند.
در دانشگاه بلخ، که یکی از مراکز علمی تاریخی افغانستان است، تابلوهایی که به زبان فارسی نصب شده بودند، حذف شده و به جای آن تابلوهای پشتو و عربی نصب گردیده است. این اقدام نه تنها نشانهای از حذف نمادهای فرهنگی فارسیزبانان است، بلکه به طور مستقیم باعث تضعیف حضور زبان فارسی در عرصه عمومی و آموزشی شده است.
همچنین، در بسیاری از ادارههای دولتی و مراکز خدماتی در کابل و سایر شهرهای عمده، شاهد حذف یا نادیده گرفتن زبان فارسی بودهایم. این موضوع باعث شده تا فارسیزبانان، به ویژه تاجیکها و هزارهها، احساس کنند که بخشی از هویت و حقوق زبانیشان در جامعه به رسمیت شناخته نمیشود.
رسانههای فارسیزبان افغانستان که پیش از سال ۲۰۲۱ به عنوان منابع مهم اطلاعرسانی و نقد اجتماعی عمل میکردند، پس از بازگشت طالبان با محدودیتهای شدید و سرکوب مواجه شدهاند. بر اساس گزارش رادیو آزادی، بیبیسی فارسی، و رادیو فردا، بسیاری از این رسانهها تعطیل شده، خبرنگاران و فعالان رسانهای بازداشت، تهدید و مجبور به خودسانسوری شدهاند.
طالبان به ویژه رسانههای فارسیزبان مستقل را هدف گرفتهاند تا صدای نقد و اعتراض را خاموش کنند. این سیاست باعث شده که پوشش اخبار مستقل، اطلاعرسانی آزاد و فعالیتهای فرهنگی به زبان فارسی به شدت محدود و در بسیاری موارد متوقف شود. چنین وضعیتی، عملاً موجب حذف صدای اقلیتهای فارسیزبان و تضعیف دسترسی مردم به اخبار و تحلیلهای واقعبینانه شده است.
فارسیستیزی طالبان تنها محدود به حوزه آموزش و رسانه نیست. فعالیتهای فرهنگی، هنری و ادبی فارسیزبان نیز به طور گسترده محدود شدهاند. در شهرهای بزرگ فارسیزبان مانند کابل، هرات، مزار شریف و بلخ، مراکز فرهنگی و انجمنهای ادبی فارسیزبان تعطیل شده یا با محدودیتهای شدید روبرو شدهاند.
نویسندگان، شاعران، هنرمندان و فعالان فرهنگی فارسیزبان تحت فشار هستند و بسیاری از آنها به دلیل تهدیدات امنیتی و سیاسی مجبور به مهاجرت شدهاند یا فعالیتهای خود را متوقف کردهاند. برگزاری رویدادهای فرهنگی، چاپ کتابها و مجلات فارسیزبان عملاً به حداقل رسیده است.
این سیاست سرکوب هویت فرهنگی، همراه با سایر سیاستهای سرکوبگرانه طالبان علیه زنان، اقلیتها و معترضان، بخشی از تلاش گسترده برای تحمیل یک هویت یکجانبه و محدود بر افغانستان چندملیتی و چندزبانه است.
حذف زبان فارسی و فرهنگ مرتبط با آن پیامدهای عمیق و مخربی برای افغانستان دارد. زبان فارسی نه تنها زبان میلیونها نفر در افغانستان است بلکه پیوند دهنده گروههای قومی مختلف از جمله تاجیکها، هزارهها و بخشهایی از پشتونها محسوب میشود. فارسیستیزی طالبان به معنی تضعیف انسجام ملی و افزایش شکافهای قومی، زبانی و فرهنگی در کشوری است که سالهاست درگیر بحران هویتی و اجتماعی است.
تحمیل یک هویت زبانی و فرهنگی محدود و یکجانبه توسط طالبان، باعث میشود بخش مهمی از جامعه افغانستان احساس تبعیض و بیعدالتی کند و این مسئله میتواند زمینهساز تشدید تنشهای داخلی و کاهش امکان دستیابی به صلح پایدار شود.
مقابله با سیاستهای فارسیستیزانه طالبان نیازمند واکنش جدی جامعه جهانی، سازمانهای حقوق بشری، نهادهای فرهنگی و فعالان مدنی است. حمایت از آموزش به زبان مادری، حفظ و گسترش رسانههای فارسیزبان مستقل، و تقویت فعالیتهای فرهنگی و ادبی در زبان فارسی، تنها راه حفظ هویت و میراث فرهنگی افغانستان است.
سازمانهای بینالمللی و دولتهای حامی حقوق بشر باید با فشار دیپلماتیک و تحریمهای هدفمند، طالبان را وادار به توقف سیاستهای تبعیضآمیز زبانی کنند و از حقوق زبانی، فرهنگی و آموزشی همه اقوام و اقلیتها دفاع نمایند.
در نتیجه فارسیستیزی طالبان بخشی از سیاست کلان سرکوب هویتهای مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در افغانستان است. این سیاستها نه تنها حقوق بنیادین میلیونها افغان فارسیزبان را نقض میکند بلکه انسجام ملی و آینده صلح و ثبات کشور را نیز تهدید میکند. جامعه جهانی و نهادهای مدنی و حقوق بشری موظفند با توجه به اهمیت حفظ زبان و فرهنگ فارسی، در برابر این روند تبعیضآمیز ایستادگی کنند و از حقوق فرهنگی و زبانی مردم افغانستان حمایت نمایند.
Leave feedback about this