طالبان که پس از سقوط دولت پیشین افغانستان بارها از «استقلال کامل» و «حاکمیت بیچونوچرای» خود سخن گفتهاند، اینبار در اقدامی شگفتانگیز از ایالات متحده خواستهاند تا بازرسی مشترکی از پایگاه نظامی بگرام انجام دهد. حرکتی که در ظاهر میتواند تلاشی برای رفع نگرانیهای امنیتی تلقی شود، اما در باطن، پرده از شکافهای عمیق و تناقضات آشکار در سیاستهای طالبان برمیدارد.
این همان گروهیست که با شعار «پایان اشغال» به قدرت رسید و مدعی بود افغانستان دیگر هرگز زیر سلطه بیگانگان نخواهد رفت. اما اکنون، طالبان نهتنها در مدیریت کامل یکی از مهمترین پایگاههای نظامی کشور تردید دارند، بلکه به شکلی غیرمستقیم، به بازگشت نقش نظارتی آمریکا چراغ سبز نشان میدهند.
چطور میتوان از استقلال سخن گفت و همزمان درِ یکی از نمادهای اشغال نظامی را دوباره بهروی همان قدرت اشغالگر گشود؟ این رفتار بیش از آنکه نشان از بلوغ سیاسی یا ابتکار امنیتی طالبان داشته باشد، گواهیست بر شکنندگی قدرت، سردرگمی در تصمیمگیری و ناتوانی در تأمین امنیت حیاتیترین نقاط کشور.
طالبان، به جای تثبیت اقتدار درونی، اکنون به دنبال پشتگرمی خارجی هستند—آن هم از کشوری که همواره بهعنوان دشمن روایتشده در گفتمانشان حضور داشته است. این رویکرد، نهتنها تضاد بنیادین با ادعاهای ایدئولوژیک آنها دارد، بلکه اعتماد عمومی را بهشدت تضعیف کرده و چهرهای وابسته و متزلزل از حاکمان کنونی افغانستان به نمایش میگذارد.
تحلیل محتملتر این است که طالبان این درخواست را ابزاری برای کسب مشروعیت بینالمللی میدانند. اما واقعیت میدانی چیز دیگری میگوید: این حرکت، نه نشانه قدرت، بلکه سندی از ناتوانی طالبان در مدیریت مستقل امور است.
چنین درخواستهایی، عملاً واگذاری بخشی از حاکمیت ملی به قدرتهای خارجی است. بازگشت ولو بهصورت نمادینِ آمریکا به صحنه میتواند بذر بیاعتمادی را هم در میان نیروهای داخلی طالبان بکارد، هم در میان کشورهای منطقهای که نسبت به نفوذ واشنگتن حساسیت دارند—از جمله چین، که همواره با دیده تردید به هرگونه فعالیت نظامی آمریکا در منطقه نگریسته است.
طالبان با چنین عملکردهایی، نهتنها روابط خود را با کشورهای همسایه متزلزل میکنند، بلکه تصویر خود بهعنوان یک «بازیگر مستقل» را بهشدت خدشهدار میسازند. آنان که زمانی با شعار استقلال ملی جنگیدند، حالا برای حفظ امنیت یک پایگاه، به سراغ همان بازیگر خارجی میروند که حضورش را دلیل سالها مبارزه خود میدانستند.
در نهایت، این اقدام طالبان فراتر از یک تصمیم امنیتی ساده است. این حرکت، نمایانگر عمق سردرگمی، ضعف در حکمرانی، و فقدان راهبرد روشن در برابر چالشهای بزرگتر است. اگر طالبان واقعاً خواهان ساختن کشوری مستقل، امن و قابلاعتماد هستند، باید بهجای تکرار اشتباهات گذشته، از این نوع بازیهای سیاسی پرهیز کنند و اقتدار خود را نه از طریق تکیه به بیگانه، بلکه از دل مشروعیت داخلی و اعتماد مردم جستوجو کنند.
در غیر این صورت، افغانستان همچنان در چرخه وابستگی، بیثباتی و بحرانهای پایانناپذیر گرفتار خواهد ماند.
Leave feedback about this