برنامه جهانی غذا (WFP) هشدار داده است که با ادامه بحرانهای پیاپی و نبود منابع مالی، میلیونها شهروند افغانستان با خطر گرسنهگی شدید روبهرو هستند. همزمان، کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندهگان (UNHCR) اعلام کرده که بهدلیل منع کار زنان از سوی طالبان، مراکز پرداخت نقدیاش را متوقف کرده است.
خبرگزای آگاه
برنامه جهانی غذا روز پنجشنبه، ۲۷ سنبله، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت که نیازهای غذایی در افغانستان بهشدت رو به افزایش است و این نهاد برای انتقال مواد غذایی پیش از فرا رسیدن زمستان، به منابع فوری مالی نیاز دارد.
رانیا دگاش، معاون اجرایی این نهاد، گفته است: «نیاز مردم افغانستان گسترده و فوری است. اگر منابع مالی لازم تأمین نشود، خطر گرسنهگی میلیونها تن افزایش خواهد یافت.»
بهگفته WFP، بستهشدن راههای کوهستانی و روستاهای دورافتاده در زمستان، رساندن مواد غذایی به نیازمندان را دشوارتر میسازد.
در همین حال، کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندهگان (UNHCR) نیز اعلام کرده که از تاریخ ۹ سپتامبر، فعالیت مراکز پرداخت نقدی در سراسر افغانستان متوقف شده است. دلیل این توقف، محدودیت طالبان بر کار زنان در نهادهای امدادرسان عنوان شده است.
این دو نهاد هشدار دادهاند که اگر وضعیت به همین منوال ادامه یابد، موج تازهای از بحران انسانی دامنگیر افغانستان خواهد شد.
تحلیل آگاه
افغانستان در حال ورود به یک چرخه مرگبار انسانی است؛ چرخهای که در آن سیاستهای طالبان نهتنها اقتصاد داخلی را فلج کرده، بلکه جریان کمکهای بشردوستانه را نیز مختل ساخته است.
سه نکته اساسی در این بحران وجود دارد:
- گرسنهگی بهعنوان ابزار سیاسی
طالبان با محدودیت بر کار زنان در نهادهای امدادرسان عملاً روند توزیع کمکها را مختل کردهاند. این نشان میدهد که برای طالبان، ایدئولوژی بر نان مردم اولویت دارد. گرسنهگی بهنوعی به ابزار فشار سیاسی بدل شده است؛ ابزاری که قربانیان آن میلیونها زن و کودکاند. - فاصله فزاینده مردم و حاکمیت
وقتی خانوادهای در ولایت بدخشان یا غور از گرسنهگی جان میدهد، درک او از «دولت اسلامی» دیگر نه دین و شریعت، بلکه قحطی و محرومیت است. این شکاف عاطفی و روانی، مشروعیت طالبان را بیش از هر حمله نظامی تهدید میکند. - خاموشی جامعه جهانی
جامعه جهانی با وجود هشدارهای پیدرپی نهادهای سازمان ملل، رویکردی منفعل در پیش گرفته است. تحریمها و محدودیتهای مالی، کمکرسانی را دشوار کرده، اما نبود فشار کافی بر طالبان برای لغو محدودیتها، عملاً به بحران دامن زده است.
این وضعیت افغانستان را به سمت یک انفجار اجتماعی خاموش میبرد؛ جایی که گرسنهگی نهفقط شکمها، بلکه امیدها را میبلعد. اگر این چرخه ادامه یابد، سالهای آینده شاهد موج تازهای از مهاجرت، شورشهای محلی و حتی فروپاشی کامل ساختار اجتماعی خواهیم بود.
در واقع، بحران امروز افغانستان دیگر فقط یک «بحران بشری» نیست؛ یک رسوایی سیاسی جهانی است.
Leave feedback about this