تصویر صفحه 2025 10 08 200645 e1759950640105
حقوق زنان خبرگزاری آگاه دیدگاه سیاست

از انکار تا همدلی؛ آزمون وجدان مردان در برابر اشک زنان افغان

سید حسن موسوی

در حالی‌که زنان افغانستان در دادگاه مردمی مادرید، با اشک و شهادت از شکنجه و تبعیض سیستماتیک طالبان می‌گویند، بسیاری از مردان افغان هنوز میان انکار و همدلی سرگردان‌اند. این اشک‌ها فقط روایت رنج نیست؛ فریادی است علیه نظامی که انسانیت را در زنجیر مردسالاری و سکوت اجتماعی اسیر کرده است. وجدان جمعی افغانستان امروز در آزمونی سخت قرار دارد: همراهی با قربانیان یا تداوم سکوت در برابر ظلم.

وقتی دختران و زنان افغانستان در دادگاه مردمی در مادرید علیه شکنجه، تهدید و خشونت‌های سیستماتیک طالبان شهادت می‌دهند و اشک می‌ریزند، آیا تنها رنج شخصی‌شان را به نمایش می‌گذارند یا فریادی است علیه نظامی که سال‌ها قدرت خود را بر سرکوب و تبعیض جنسیتی بنا کرده است؟ این پرسش، نه تنها وظیفه افکار عمومی بلکه مسئولیت سیاست‌گذاران و مدافعان حقوق بشر در سراسر جهان را روشن می‌کند.

تلخ و حیرت‌آور است که برخی مردان افغان، به جای همدلی با زنان، با تمسخر، انکار یا حتی دفاع از این سرکوب واکنش نشان می‌دهند. این واکنش‌ها ریشه در ذهنیت عمیق مردسالارانه و سال‌ها شست‌وشوی ایدئولوژیک دارد؛ مردانی که بزرگ شده‌اند در جامعه‌ای که درد و حقوق زنان را کم‌اهمیت یا حتی خطا می‌دانست، نمی‌توانند خود را مسئول رنج زن بدانند و ترجیح می‌دهند سکوت کنند یا توجیه بسازند.

اما روایت‌های دادگاه نشان می‌دهد که طالبان از زنان نمی‌ترسند؛ آنان از استقلال و قدرت زنان می‌ترسند. هرجا زنان به تحصیل ادامه داده‌اند، کار اجتماعی کرده‌اند یا صدای خود را بلند کرده‌اند، طالبان با خشونت و تهدید پاسخ داده‌اند. زنان مستقل تهدیدی برای سلطه ایدئولوژیک این گروه هستند و حذف آنان، ابزاری برای حفظ قدرت مردسالارانه و ایدئولوژی طالبان است.

هر مردی که با تمسخر به اشک زنان واکنش نشان می‌دهد، نه تنها حقیقت را انکار می‌کند، بلکه با آینده خود و کشورش دشمنی می‌کند. بی‌توجهی به رنج زنان، حمایت مستقیم از ذهنیت مردسالارانه و نظام سرکوبگر طالبان است. این مسئله صرفاً اخلاقی نیست؛ بحرانی سیاسی، امنیتی و توسعه‌ای است. تجربه جهانی نشان داده کشورهایی که زنان در آن آزاد و فعال هستند، از ثبات و توسعه بیشتری برخوردارند.

دادگاه مردمی در مادرید، با ثبت مستندات و شهادت‌ها، تصویر شفاف و غیرقابل انکاری از خشونت سیستماتیک علیه زنان ارائه می‌دهد. این اشک‌ها و روایت‌ها ابزار قدرتمندی برای جلب توجه جامعه جهانی و فشار بر طالبان هستند. هر سکوت، هر تمسخر و هر انکار، استمرار تبعیض، خشونت و محرومیت نسل‌های آینده را تضمین می‌کند.

زنان افغان حتی در شرایط سخت، ستون‌های جامعه بوده‌اند؛ از دوران جهاد تا امروز، آنان عامل تغییر، عدالت و توسعه بوده‌اند. مردانی که سکوت می‌کنند یا با تمسخر پاسخ می‌دهند، نه تنها به زنان خیانت می‌کنند بلکه به آینده افغانستان نیز خیانت می‌کنند. طالبان از زنان می‌ترسند و مردسالاری داخلی تنها به تثبیت قدرت آنان کمک می‌کند، اما این ترس می‌تواند با بیداری وجدان مردان افغان، به ابزاری برای مقابله با ظلم تبدیل شود.

پیام روشن این است: حمایت از زنان، نه تنها دفاع از عدالت و کرامت انسانی، بلکه تقویت پایه‌های یک جامعه عادلانه، آزاد و پایدار است. هر مردی که از زنان حمایت می‌کند، تاریخ را به نفع حق و عدالت تغییر می‌دهد و هر سکوت، به استمرار تبعیض و خشونت کمک می‌کند.

در نهایت، سخن از سیاست نیست؛ سخن از وجدان، انسانیت و آینده یک ملت است. تا زمانی که این شرم و وجدان به عمل تبدیل نشود، درد و رنج زنان ادامه خواهد یافت و عدالت به تأخیر خواهد افتاد.

Leave feedback about this

  • Quality
  • Price
  • Service

PROS

+
Add Field

CONS

+
Add Field
Choose Image
Choose Video